-
پیشنهاد من برای این روزها
پنجشنبه 6 فروردینماه سال 1394 09:30
خودم تا حالا دو بار دیدم! "آرایش غلیظ"
-
از نگاه یک گوپی
سهشنبه 4 فروردینماه سال 1394 01:09
در تنگ بزرگی که با شن مخصوص و جوانه های نورس نخل مرداب ب ستر سازی شده یک جفت گوپی زندگی میکنند! ساقه های گیاه گله گله در تنگ جا خوش کرده اند و ماهی ها وقت شنا درگیرشآن میشوند نگران میشوم نکند ساقه ها آزارشان بدهد محض اطمینان میروم شرایط زندگی شان را سرچ میکنم و میبینم زاویه دیدها چقدر میتواند متفاوت باشد : گوپی ها...
-
حماسه آفرینی
دوشنبه 3 فروردینماه سال 1394 15:19
بالاخره یک حماسه آفریدیم که بشود مثل بالن هوای کرد و هی از ته تا به سر و از سر تا به تهش را رفت و آمد و پرچمش کرد عاقا چه افتخاری بیشتر از این که تا پایان سال 93 و بالغ بر گذشت 10 ماه از خرید اتوموبیل و البته استفاده بی وقفه ی آن خلافی اینجانب صفرررررررررررررررر می باشد! ناگفته پیداست که خودمان از این کار عظیم خودمان...
-
گیم و حواشی
دوشنبه 3 فروردینماه سال 1394 15:12
مهیا: الان مرحله 83 از کلش او کلنم، اکانتمو 800 هزار تومن میخرن! من: الان پوی من 83 سالشه، اکانت پو رو کسی نمیخره ؟ اصلا هم خنده نداره!
-
چند دقیقه تا تحویل سال
شنبه 1 فروردینماه سال 1394 02:03
چند دقیقه مانده تا تحویل سال نو دعا میکنم و پخش میشوم و حس خوبی دارم سال نو مبارک... انشالله
-
چرا من فکر میکنم که همه مادرها عطر یاس می دهند . . .
چهارشنبه 20 اسفندماه سال 1393 09:45
گلدان رازقی دوباره به گل نشسته وقتی کلید می اندازم و پایم در خانه می گذارم هجوم عطر یاس دیوانه ام می کند . . . لبریز
-
خدایا همیشه برایم حفظش کن
چهارشنبه 20 اسفندماه سال 1393 09:40
خوشبختی شاید همین باشد که تا هنوز دهنت را باز نکرده ای که پول تو جیبم نیست یک اسکناس درشت را مچاله کند و دنبال کیف پولت بگردد خواهرم نازنینم
-
میشود اینطور هم باشد
سهشنبه 19 اسفندماه سال 1393 08:21
آدم بیشتر زندگی می کند هر چقدر که بالا پایین هایش بیشتر باشد و سختی ها و مشکلات قابل حل بیشتری پیش پایش قرار بگیرد دست آخر یکهو دیدی این جماعتی که زندگی شان یکسره خور و خواب و خشم و شهوت بوده و آب تو دلشان تکان نخروده می آیند خر جماعت دل سوخته را می گیرند که ای بابا ما که زندگی نکردیم؟!!!
-
اسمشو چی بزاریم؟
یکشنبه 17 اسفندماه سال 1393 14:11
سلام پرنیان جان! به دادم برس! یه دخمل ناز توی شکمم دارم که بدون اسم مونده! راستش اول دوست داشتم بزارم پرنیا یا پریا که از نزدیکان صاحب دوقلو شد و هر دو اسم پر کشید!!! الان شدیدا به نظر یه باسلیقه مثل پلاله خودمون نیاز دارم! این کامنت نیازه که برام گذاشته نظر شما چیه؟
-
درست پارک کنیم
یکشنبه 17 اسفندماه سال 1393 09:49
نیازی نیست خط کشی و پارکبان و چوب بالا سر و اجبار و پرداخت نقدی و عوامل این چنینی باشد تا درست پارک کنیم. هیمن که بدانیم اینجا بافت شلوغ و پر ازدحام شهر است که ملت می روند سرکار و باید اتوموبیلشان را در یکی از همین گوشه کنج ها جای بدهند کافیست تا دقت بیشتری کنیم که وقتی با نیم متر عقب و جلو کردن جای پارک برای دو نفر...
-
درخت کاری
جمعه 15 اسفندماه سال 1393 08:05
امروز _ ارتفاعات لتیان_ درخت کاری، شرکت برای همه آزاد است
-
یادم باشد . . .
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1393 08:46
دلم می خواهد هر روزی چیزکی بنویسم حتا اگر آن چیز لیست خرید باشد . . .
-
دنیای آدم بزرگا
دوشنبه 11 اسفندماه سال 1393 22:46
مثل یک آدم تازه وارد گاهی بعضی موقعیت ها برایم غریب و متفاوت جلوه میکند... بیمه ماشین دهم اسفند تمام شده و از همان.وقت از ترس تکانش نداده ام این روزها علاوه بر درآوردن آمار بیمه و تخفیف سالیانه و نرخ های مصوب دیگر کلماتی مثل الحاقیه و تبصره دیه و... را هم یاد گرفته ام که به نظرم خیلی آدم بزرگانه میاید
-
چارتار!
دوشنبه 11 اسفندماه سال 1393 12:50
از بزرگترین لذت های دنیا یکی این است که یک آلبوم را جویده باشی و ریز ریزش را بلیعده باشی و بعد بروی کنسرتش و بعدش هم همه آهنگ هایش را جیغ بزنی و بعدش هم با گلوی گرفته از سالن بیایی بیرون!
-
بارباباپا
یکشنبه 10 اسفندماه سال 1393 10:45
چند وقتی هست که فکر میکنم آدم ها شبیه بارباباپا هستند همون موجود صورتی و سیالی که به کسری از ثانیه به هر موجود دیگری بدل می شد و خیلی راحت قالب عوض می کرد . گاهی میشد مبل صورتی و گاهی کشتی و گاهی هم چتر صورتی! همیشه آن رنگ صورتی را حفظ می کرد اما در موقعیت های مختلف و بنا به اقتضای نیازش با حفظ سمت بدل به موجود تازه...
-
صدای خدا
شنبه 9 اسفندماه سال 1393 22:27
بعد از کلی بحث و جدل با خواهر در ماشین آرام نشسته ایم از دور صدای اذان موذن زاده می آید چیله رو میکند به مادرش و می پرسد: مامان... این صدای خداست؟
-
مریم . . .
چهارشنبه 6 اسفندماه سال 1393 11:00
ناخودآگاه نمره ی تلفنش را در گوشی تلفن چک میکنم سر جایش هست یک اسم یک فامیل حتا عکس پروفایل جدید فیس بوکشان هم هست عکس دو نفره ای با همسرش و یک نگاه شاد، بی آلایش و ساده هنوز در عکس به من نگاه می کند هنوز جان دارد مریم . . .
-
فوق لیسانس افتخاری!
شنبه 2 اسفندماه سال 1393 19:46
وقتی همه کارای پایان نامه ی ارشد گرافیک یه نفرو انجام داده باشی همه فکر و ایده و اجراشم مال خودت باشه و کلی ایده ی دیگه هم برای مخلفات و جزییاتش داشته باشی همه نقاشی ها کار خودته طراحی ها هم همچنین ایده ها شم مال خودت و بعد از چند بار اتود و آزمون و خطا به سرانجام رسیدن طرف هم میشه نوزده و هفتاد و پنج صدم و اون بیست و...
-
کسی زبون مورچه ای بلده؟
شنبه 2 اسفندماه سال 1393 11:31
همه مورچه های مزاحم و ناخوانده ی خونه رو جمع کردم و ریختم تو یه شیشه ی بزرگ براشون خاک و بیسکوییت مادر و تخمه و کاهو ریختم اما هیچ کاری نمی کنن! هی دور خودشون می چرخن و به خوراکی ها لب نمی زنن حالا نمی دونم چطوری توجیهشون کنم که اینجا خونه ی جدید تونه! می خوام یه پیکتوگرام خونه بکشم و بزنم وسط تپه ی کوچولوی خاکی تو...
-
وقتی آدم حالش خوش نیست
پنجشنبه 30 بهمنماه سال 1393 22:38
امروز حالم خوش نیست حالم مثل یک کوله پر از خرده شیشه می ماند مثل کیسه ای پر از سنگ ریزه میترسم بازش کنم و تیزی هایش ببرد و آسیب بزند میترسم بگسترانمش جمعش میکنم هول هول و میبرمش جایی در سکوت ترمیم شود حال بد مثل یک لیوان چای شب مانده است. لیوان کدر و چرک است و حلقه ای از رد خشکیدگی رو دلش مانده و مایع داخل لیوان هم ب...
-
مثل جا ماندن از کاروان می ماند
پنجشنبه 23 بهمنماه سال 1393 10:42
صبح پنج شنبه است بین التعطیلین هم است نصف شهر رفته اند سفر و نصف دیگر خوابند هوا ملس و نمناک است و شمشاد ها جوانه زده اند و زمین نمناک و زنده است اما تو آمده ای سرکار و تنها کار مفیدت این است که ریشه های جدید نیلوفرهای آبی را بشماری
-
و دنیا ادامه دارد
دوشنبه 20 بهمنماه سال 1393 15:38
اینجا یک آکواریوم کوچک با گیاهان آبزی داریم که یک جفت گوپی نیمه بالغ در آن زندگی می کنند! تمام روز گوپی نر دنبال سر گوپی ماده ، دور تا دور تنگ کوچک می دود! و همه چیز در حرکت است و گیاهان با دی اکسید کربنی که ماهی ها آزاد می کنند شاداب ترند و آکواریوم زنده و خوشحال است . . .
-
من و حاج آقا یهویی!
دوشنبه 20 بهمنماه سال 1393 08:33
آخر هفته پیش در یک حرکت ناگهانی و شرفیابی حاج خانوم به ولایت برای برپایی عروسی خاله خواهرزاده هایش دو روزی ددی گرام تنها بود و از آنجا که ایشان حال و روز خوشی ندارند و هیچ عنوان تنهایی برایشان مجاز نیست با اوتول سفید رنگمان راهی کوه پایه های درکه شدیم تا پدر گرام را به دندان کشیده و به خانه مان ببریم! اتول نازنینمان...
-
دنیایی که محضر توست . . .
یکشنبه 19 بهمنماه سال 1393 09:42
از سه روز پیش در همه اتاق های شرکت دوربین مدار بسته نصب شده است! همه سعی میکنند معقول تر باشند! بچه های رصد بازار کمتر می آیند تو اتاقمان و همه سعی میکنند پشت میزشان باشند و برای کنار هم بودن برنامه صبحانه می چینیم! من اما اصلا حس خوبی ندارم به حضور این چشم ها که مشتاقانه تماشایمان می کنند، وقتی پشتم به دوربین است نفس...
-
در راستای بهتر شدن!
شنبه 11 بهمنماه سال 1393 09:34
مشکل من این است: بهترین حالت ممکن را در نظر میگیرم و برای فاصله ای که با آن دارم غصه می خورم وقتی بدانی مشکلت چیست حل آن راحت تر است!
-
قفسه زیر تخت خواب
پنجشنبه 9 بهمنماه سال 1393 00:51
دو کشوی بزرگ زیر تخت خواب موجود است که یکی شان مال توست . . . که در آن یک جعبه ی سیاه است و مقداری خرت و پرت و کمی لباس هست در جعبه را که باز میکنم، تسبیح چوبی با نخ سبزی هست که یکی از خانم های همسایه از کربلا برایت آورده است کنارش هم تسبیح چوبی دانه درشت که خودت از امامزاده صالح خریده ای یک جانماز کوچک سبز با مهر...
-
پر پری
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 01:49
می گه کار جدید چطوره؟ میگم خوبه ... اما.... میگه اما چی؟ می گم دیگه هیچکی پری صدام نمی کنه...
-
قانون عشق
یکشنبه 5 بهمنماه سال 1393 10:05
می خواهم پست کوچک و ساده ای را بنویسم که به نظرم به همه کسانی که ممکن یک روز آن را اینجا بخوانند بدهکارم . . . قانون عشق عشق یک مکتب است! مثل همه ذره های یک میز، یک سیب یا یک گلدان که همگی در ارتباط تنگاتنگی با هم هستند و یک مجموعه ی واحد را می سازند طوری که انگار با یک نیروی نامریی به هم چسبیده اند و دست هایشان را در...
-
بعضی روز های بی اندازه
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 10:39
بعضی روز ها حس میکنم شکننده ام اون قدر که با یک نگاه با یک کلمه با یک به بغض کوچولو هم ساعت ها می بارم . . . این روزها بی اندازه ام نمیدانم این روزها از اساس وجود دارند یا بعضی ناخوشایندی هاست که باعث بودنشان می شود دلم می خواهد بروم لای درز پرده های سفید کتان پنهان بشوم و از انجام هر گونه اقدام شجاعانه ای برای رفع...
-
باز هم سه گانه نوشت
شنبه 27 دیماه سال 1393 09:07
1- ارتباط مستقیمی وجود داره بین روزی که من خونه رو تمیز کردم ، تی زدم و برق انداختم با دلتنگی ای خواهرانم که جوجه هایشان را به دندان می کشند ارتباط مستقیمی وجود داره بین جارو برقی و دستمال کشی و غبار گیری با خوردن دراژه های شکلاتی در حال دویدن و شیرکاکائو و شیر موز در ارتفاعات توسط سه فسقلی که به هیچ صراطی هم مستقیم...