پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم

گزارش گونه

بابا چند روزی هست که مرخص شده 

خداروشکر هنوز نوبت های شبانه برای بودن پیش بابا  به قوت خودش باقیست 

خانه من است، حاج خانوم هم هست! چه بودنی هم! کلا بابا که مریض است یک حاشیه است در برابر حضور تمام قد حج خانوم

شاید یک وقتی از حاج خانوم و کنتورهایش نوشتم البته

بابا اگر چه مرخص شده اما هنوز حال و احوالش همان طور است. با واکر و با کمک تا چند قدم راه می رود و بعدش سست و بی توان می افتد و نمی شود تکانش داد

وجود این ضعف و شککنندگی بعد از جراحی ای این چنین کمی غیر طبیعی است البته

روند بهبود با سرعت بسیار کند رو به جلو می رود

مثل یک لوکوموتیو پیر و خسته

یک حلزون که در انهنای یک برگ آهسته به شیب شدیدی برخورده باشد

خیلی کند

دلم گرم است که اگر چه آرام اما به پیش می رود. 

هنوز فقط می تواند بنشیند تنهایی و گاهی لیوانی در دست بگیرد

از آن روزهاست... این روزها



نظرات 28 + ارسال نظر
ماندانا جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 16:34

پروانه عزیزم سلام خدار رو شکر که پدر مرخص شدن انشاالله این روزها هم مى گذره و ایشون رخت سلامتى به تن مى کنن
خوش به سعادت پدر شما که اینچنین فرزند ى داره

ممنون عزیزم
من که هیچ حس نمی کنم کار خاصی کردم . . .

مهرنوش جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 16:34

خدا را شکر الهی که هر چه زودتر پدر عزیزت سلامتی کاملشو بدست بیاره خیلی خوشحال شدم

ممنون مهرنوش جان
ایشاللله
ایشاللله

م جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 18:55

پروانه جان تو نظر کرده خدایی
تو رو نشون کرده که خدمت پدرت باشی با همه سختی ها و حاشیه ها
عزیزم اونقدر زلالی که خدا ماهیاشو انداخته تو برکه تو !
امیدوارم هزاران برابر گشایش ببینی در مقابل زحمتی که میکشی

و خوشحالم که پدرت بهتره

قربونت برم من
از چه نگاه قشنگی دیدیشون

بالیق جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 21:39 http://www.zendegiyebaliq1.blogfa.com

پروانه جان خدا رو شکر
سلامت به جانِ همگی تان، مهربان دوستم

مرسی عزیزم

هلی جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 21:53

سلام پروانه جون خیلی خوشحال شدم پدر بهترن،انشالله روز به روز هم بهتر شن،راستی کارتو چیکار میکنی پس؟

میرم سرکار
کمی با غیبت

ye zan شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:18

khoda ro shokr azizam

خاطرات دزیره شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:37 http://desire7777.blogsky.com/

واااااااااااای پروانه جون خدارو شکر که پدر بهترن ان شالله بزودی بهبودی کامل حاصل میشه
به حاج خانوم توجه نکن عزیزم به این فکر کن واقعا اگر همین اتفاق براش بیفته ایا دختر گلی مثل تو و خواهرات داره که یه لیوان اب دستش بده پرستاری پیشکش همچین نعمتی رو نداره

ممنون عزیزم
اوشون گوششون شنوا نیست کلا

مهسا شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:52

خدا رو هزاران بار شکر
سایه اش همیشه بر سرتان باشد عزیزم .پدرحتی اگر در بدترین شرایط جسمی هم باشد همین حضورش مایه فخر و مباهات است . خدا رو شکر که هستند . سایه اش مستدام

مرسی مهسای عزیم
درست میگی

لیلیوم شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:59 http://bestnew.persianblog.ir

ایشالله زودتر خوب میشن پروانه جان

ممنون گلک

ماری شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 14:20

سلام پروانه جان
خواننده همیشگی اما خاموشمت هستم.خدارو صدهزاربار شکر که پدر مرخص شدن و خوش به سعادتت که توفیق خدمت بهشون بهت عطا شده.قدر این لحظات رو بدون.
پروانه جان زخم بسترشون خوب شد؟

بله عزیزم
تقریبا خوب شده

ساره شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 14:53

خدا رو شکر پروانه جان. خسته نباشید . ایشالا حالا که اومدن خونه با سرعت و دلگرمی بیشتری روز به روز حالشون بهتر میشه

ممنون ساره جان

فرانک شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 17:18

چقدر خوبه که اومدن خونه و چقدر خوبه که میتونى در خدمتشون باشی.بودنشون حتی کم توان ، به یک دنیا میارزه حتی با وجود حاشیه غر غرو که کمک هم نمیکنه

بله
همیشه حاشیه سازی کلی کاره

یک زن یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:04 htt p://

انشالله خدا زودتر سلامتی رو مهمون تنش کنه

ممنون دوستم

سارا یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:19 http://aramsara88.persianblog.ir/

خوش خبر باشی دختر
الهی شکر همین که مرخص شدن همین که چند قدم راه میرن همین و همین و همین جای هزاران شکر داره

ممنون عزیزکم

غریبه یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:31

پلاله یاد وقتی بیفت که تو کوچولو بودی بابا بغلت میکرد همه جا میبردت.
یا وقتی تاتی تاتی میکردی
یا وقتی که میبردت دکتر
شاید کم باشه اما به هر حال یه روزی م بابا مراقب تو بوده.
حالا خوبه که تو هم میتونی محبتشو جبران کنی
من که جز دعا کاری ازم نمیاد
خدا خودش مراقب بابا باشه

اوهوم
خیلی راست میگی عزیزکم

افسون یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 17:27

faghat khoshhalam
az inke morekhas shodan
az inke zehnet baz shode
az inke bazam zehne khalaghet baramon minevise
va in ke inghad mohkam va sabori ke hasoodimon mishe :)
vaghty az haj-khanom migi hes mikonam in sabori ro az pedaret be ers bordi

ممنون افسون جان

لیلا دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:56

خدارو شکر انشالا به زودی سلامتیشونو به دست میارن

ممنون لیلا جون

شیوا دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:15

خدا رو شکر پروانه عزیزم . کند خوب می شن ، اما خوب می شن . بعد باید یه روز سه تایی برین اون کبابیه . یادته که ؟ متاسفانه باید حاج خانوم رو هم ببری

ها هاهاپ
میبرم
به خداااا

یاسمین دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 16:16

سلام پروانه جان
تو این مدت هر وقت رفتم حرم پیش پدرم واسه پدر شما هم دعا کردم انشاالله این روزهای سخت میگذره و دوباره خنده های پدر روی لب هاشون میشینه و خنده های شما صداش به عرش میرسه

سلامت باشی عزیز دلم

nila69 دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 17:29 http://10188.mihanblog.com/

از صیمم دل آرزو میکنم هر روز بابا حالشون بهتر شه :-****

دایی من پارکینسون داره ... افتادم یادش ...

از خدا میخوام مواظب این مردایِ روزایِ سخت باشه

ممنون بانو

سمیه دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 18:37

میگن مریضی مثه کوه میاد و مثه کاه میره... صبر داشته باش مثل همیشه ...

ممنون عزیزم
حتما

مریم دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 22:55 http://marmaraneh.blog sky.com

پروانه عزیزم، از روزهای سختت تازه با خبر شدم، زبانم کوتاهه از آرامش دادن، فقط امیدوارم و آرزو دارم خداوند سلامتی را به تن پدر نازنینت برگردونه.

ممنون مریم جونم

lمهری چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:13

عزیزم خسته نباشی مریض داری یه طرف حاج خانم داری یه طرف دیگه درکت میکنم شدید

آخ آخ

نوا پنج‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:19

چقدر خوشحال شدم الحمدلله چه موقعیت خوبی خودت رابرای پدرت لوس کن هرقدر هم احساس میکنی شاید براشون سخت باشه ولی فکر کنم شیرینه دختری بابایی دنیای شیرینیه
اهسته وپیوسته خیلی بهتر از شتابزده است انشاالله بهبودی برات ملموس باشه

ممنون نوا جانم

حسام یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 17:41

سلام؛
ایشااله هر چه زودتر سلامتی حاصل بشه.

سلامت باشید

Mayyada سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 14:54 http://werose.blogsky.com/

Thank you

Mayyada سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 14:55 http://werose.blogsky.com/

Thank you

الی... پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 17:54

ما یکی از فامیلامون عین حاج خانم داشتن. همش می گفت بمیره من حقوقشو بگیرم.. بعد مشکل قلبی پیدا کرد زنه. بچه های مرده که دور برش نبودن.. برادر خواهر خود زنه بردنش دکترو .... خلاصه زنه زیر عمل مرد.. دوباره وخاهر برادرش مجبور شدن خرجشو بدن.. اخه شوهره خیلی پیره و عملا ناتوان.. ولی توی دنیا همه چی در گردشه. در اخر به خود ادم بر می گرده هر کاری.

خدا رو چه دیدی
هییییی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد