پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!

حالم هیچ خوش نیست

یک تهوع عمیقی دارم به همه چیز. 

به همه بازیچه ها و دستاویز های کوچک و بزرگی که زمانی سرگرمم می کرد و قلبم که انگار یک تکه یخ شده است

راستش ساده لوحاه در دلم امید می پروردم که بشود همه چیز بهتر شود، همه چیز این دنیای گنده را که نخواسته بودم که عوض کنم. نه! در حد همین قاب کوچک زندگی خودم هم که می توانستم موثر باشم باز دلخوش بودم.

اما انگار نمی شود.

همچنان در نزدیک ترین فواصل با احقانه ترین و گل درشت ترین زخم های ممکن رویا رو می شوم.

نمی شمارم اما شمارش می شوم و روا می دارم اما رواداری نمی بینم. می خندم اما لبخند ها کافی نیست.

دروغ چرا

که همه این بحران پس از احتساب یکی دو سه چهار نفر آدم های قشنگ زندگی ام هستند

آدم های قشنگی هم در زندگی ام هستند اما انگار کافی نیست. یک جایی خواندم وقتی آدم ضربه ای می خورد باید چندین برابر آن آسیب جایگزین شود و این طوری است که روند نزولی جان می گیرد و خودش را قوی تر میکند

دستم به یاداشت کردن نمی رود و حس میکنم که دست نوشته هایم بی سر و ته و مخصمه طور شده اند. 

بدنم هم همکاری نمیکنه و هر روز دارم چاق میشم و سوخت و ساز بدنم اونقدر پایین اومده که داره رو به خاموشی می ره

جرقه می زنم انگار الکی

انگار که سمباده ی دانه درشت را بیشتر از قدری که باید روی نازک جایی ممکن کشیده اند

چطور می توانم خود را التیام بدهم؟