ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سرزمین مه آلوده ای پر از درخت های تنومند هزاران ساله که چونان به سقف آسمان تاخته اند که میان ابر ها گم شده اند. در فاصله ی چند متری هر آدمی که می ایستی او را حاله ای می بینی، گوشه های تند و تیز و شکننده و بران ادم ها پیدا نیست و تنها حجمی از تیرگی با طنین صدایشان حضور آنها را یادآوری میکند.
در فاصله چند متری از محل اقامت مان در جنگل صبح زود، همزمان با طلوع خورشید درختی که هزاران سال عمر داشت از پا درآمد و فرو افتاد چون تراژیک ترین لحظات سینمایی که قهرمان مکان امنی را برای جان سپردن انتخاب می کند، با صدایی در پس زمینه که می خواند شنیدم که
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنـده زاد و فـریبــا بمیــرد