ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به گمونم اولین چیزی که باعث میشه دست به آفریدن چیزی بزنی ؛ اینه که حرفی برای گفتن داری!
یه چیزایی که هیچ جور نمیشه به زبون بیاری و نمیشه هم سکوت کرد و نادیده گرفتش...
و مهم تر اون هم اینه که بدونی چه طوری باید بگی
این طوری انگار که زاییده باشی می تونی حرف بزنی
هنوز گیجم
انگار من تنها نقاش و مجسمه ساز کل زمین باشم و باید تنها راه کش شده ی جهان را پیدا کنم
انگار منم و دنیا و تجربه های مختلفی که باید بروم تا تهش تا بفهمم می خوام چه کنم
چه طوری حرف بزنم
چی بگم
میدونم که راهش گره خوره انکار
یا تاب برداشته
پشت این گره یه عالمه حرف گوریده و من نگرانشونم که به موقع زمان مناسب نریزن بیرون
نگرشِ شما کمال گراست، وگرنه این همه آثار بد از آدمها وجود نداشت ،حالا من فکر میکنم میل به زایش، از هر نوع،ذهنی بگیر تا اینکه والدِ فرزندی باشی برمیگرده به میلِ اینکه دوست داری همیشه باشی یعنی دوست داری توی خط دنیا یه اثری بذاری ولو که دیگه حضور فیزیکی نداشته باشی .
خوب این برای هرکسی ممکنه باشه
اما کسی ک کارش اینه فرق داره
و چه راه خوبی را انتخاب کردی
زیبا و دوست داشتنی
پر از حرف اما بی واژه
به نظر من نگران نباش تو دقیقا به موقع و در زمان مناسب همه را بروز میدی
مچکرم قشنگ جانم