ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
آقای سعادتی آقای مظلوم و مهربان و بسیار نازنینی است که قبلا تحصیلدار و پیک و حالا آبدارچی شرکت شده است که وقتی نمی شود با آبدارچی واحد و طبقه خودمان حتا حرف هم زد برای نهار بهمان نان تازه و گاهی چای داغ می رساند.
پریروز ها که برای تایید یکی از فرم های چاپی مدیر شرکت در اتاق ما بود آمده بود یک لنگه پا ایستاده بود دم در
چندبار آمدم بپرسم چیزی شده آقای سعادتی؟
اما سرش را آنقدر انداخته بود پایین که حرفی نزدم
آخرش بعد ازمدتی آقای مدیر صدایش کرد که چه کار داری سعادتی
و آقای سعادتی سرش را کمی بالا آورد گفت آمده ام اجازه بگیرم بروم
-: چرا؟
+: آخه مادرم مرده !
آخ....
:((((
آدم مادر مرده هرچد سالشم باشه اون لحظه مث یه بچه میشه که نیازمند و حیران و گمشده اس وسط یه هیاهو یا سکوتی که هیچکی نیست دستشو بگیره.
البته اون بنده خدا همون وقت مادرش مرده بود
خدا بیامرزه مادر ایشونو.
مثل یه داستان کوتاه با پایانی شوکه کننده بود.
یک قصه ی کوتاه بود
به نظر میرسه در این دنیا حتی "رو" هم به عدالت تقسیم نشده .
به بعضی ها بیش از حد نیاز و حتی بیش از حد ادب داده شده و به بعضی ها در حد نیاز هم داده نشده !
کاملا موافقم
و بعضی وقتا حرص م یخورم ازش
به قول مریم آخ...
اخر نوشتت ضربه نهایی بود ناخوداگاه بدون کوچکترین واکنشی اشکام جاری کرد
خودم هم شوکه شدم
باورم نمیشد
پروانه شمار سالها و روزهایی که ازت بی خبرم در رفته. دلم برای صدات تنگ شده خواهر. چقدر خواستم و نشد که ببینمت. حالا کیلومترها و فرسنگها دوریم.
پستت ضربه اش بد بود دختر جان، ضربه ای ناگهان که دوست نداری باورش کنی.
ای جانم مهربان
چقدر حرف زدیم ما با هم
یادش بخیر
انشالله اسبابش جور میشه می بینیم همو عزیزم
http://www.1jomle.com/96134OminJomle
آمین

چقدر ساده و بدون هیچ جمله ی اضافه ای غم انگیزترین جمله ی عالم رو گفته
سلام پروانه جان
وقتی بلاگرها پست غمگین میگذارند کمی از ناراحتیشون را با بقیه به اشتراک میگذارند و تخلیه میشند
اما شما فرض کن ما هر بار به امید پست تازه این صفحه را باز میکنیم میخونیم ودوباره..
البته این زیاد در مورد شما صادق نیست ولی یکی از بلاگرها هست که فقط از ناراحتیش مینویسه و همون پست را هم همینطور بالا نگه میداره
فکر کنم الان درد و دل کردم
الهی قربونت برم من
خودمم نمی دونم کجام و چه غلطی می کنم و مشغول چه کاریم
تند تند همه چی سپری میشه
پیدا کنم خودمو دوباره می نویسم
عزیز دلمی
هزار تا بوس
خدا رحمت کنه مادرش رو

سلام پروانه خانم خوب هستین؟ امیدوارم ایام به کام باشه




امروز بعد از مدتها فرصتی شد و تونستم یه سر به وبتون بزنم...ببخشید مشغله ام زیاده
پدر گرامیتون بهترن؟ من البته خیلی دیر هنگام متوجه شدم و خدا را شکر ظاهرا به سلامتی مرخص شده اند
هر جا هستین براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنم
میدونم که میتونی....
سلام

ممنون از لطف شما
موفق باشین
چقدر کم کار شدی پلاله....
عزیز دلم
بغض داشت این نوشته ..
داشت . . .