ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خواهرها نزدیکترین همسایه ی دل آدمن!
حالا چند روزهست که رفته شمال برای شرکت در یک کمپ، دوره صخره نوردی، کلاس های مربی گریش را می گذراند و تا بعد از جمعه که بیاید یک هفته بیشتر میشود که نیست و جالب تر آن است که دوقلوها و دخترک کپل و پدر گرامیشان هم رفته اند یکی از محله های نزدیک همان اردوگاه اتاق اجاره کرده اند کل این مدت را! اگر کار نداشتم من هم مجاورت او را ترجیح میدادم به هر جای دیگری . . .
یک هفته است اما خیلی بیشتر به چشمم می آید که نیست و هی دلم برایش تنگ میشود و هی نگرانش می شوم
اصلا از اول قصه ی برای ما یک طور دیگری بود
با اینکه فقط پنج سال از من بزرگتر است، اسمم را او انتخاب کرد، فکر میکرد اگر اسم نوزاد را پروانه بگذارد وقتی بزرگ شود قدری میشود که پروازش بدهد . . .
اول دبستان که سر کلاس گند زدم دستم را با افتخار در دستش گرفت و اورد خانه
در عوالم کودکی هر وقت که می رفتیم بیرون برایم بستنی میخرید که حکم معجزه را داشت وقتی خریدن بستنی کیم با همه ی پس انداز پول توجیبی یک هفته بود او برایم بستنی قیفی دستگاهی میدان تجریش را می خرید که چند ده برابر بستنی مورد استطاعت من هم کیف داشت و هم مزه! اولین کیک را او وارد خانه ما کرد، همچنین اولین پیتزای زندگیم را ، اولین عینک آفتابی و اولین سندل تابستانی . . . بعد ترک برایم تولد سورپرایزی میگرفت، به هر بهانه ای کادو میرخید و هنوز قلب سنگی کوچولو و زنجیر نقره ای اش را دارم البته دخترکش قلب سبز را کش رفته !
مهربان ترین موجودی است که می توانم تصورش را کنم، انقدر مهربان که انرژی مثبت از چشم هایش به جانم میریزد
مثل بقیه ی خواهرها گاهی به پرو پاچه ی هم می پیچیم و اکثریت نود و نه درصد مواقع منم که دارم به پرو پاچه ی خواهرم می پیچم و گیر میدهم و آن یک درصدی که او گیر بدهد هم لابد برای این است که جای قلیون کشیدن پاشو برو سینما و بعد برو سر سهرودی معجون مخلوط . . .
دلم بیشتر برایش تنگ میشود وقتی تعریفش میکنم
حالا یکی از دوست های وبلاگیم برایم کامنت گذاشته که برای تولد خواهرش شال نقاشی کنم و برایش بفرستم، با اینکه زیاد نمی شناختنمش اما هی فکر میکردم جنس عشق خواهرانه اش همان جنس خواهرم است و می دانستم که اگر جای او بود برای من هم همچین کاری میکرد . . . اگر چه دیروز جای نشستن هم در خانه نداشتم و کلا میز تحریرم تعطیل شده بود اما از آنجا که در آن که عکس دیده بودم شال سرخ چقدر بهش میاد نتونستم بی خیال شم و با همه شرایط یه شال قرمز گرفتم و براش انار نقاشی کردم، امروز صبح هم در پروژه ی خوشحال سازی تولد شرکت کردم و برایش پاکت تولدش را فرستادم و یادداشت تولدت مبارک هم نوشتم
خواهر گلم رفته سفر و هنوز نیامده و سر کلاس حتا جواب تلفنم را نمی دهد، خواهر بهارک هم رفته سفر، البته مسافت بین آن ها چند صد برابر فاصله ی ماست . . . همیشه پشتم بوده و کم یا زیاد سایه اش بالای سرم بوده و چتر حمایتش را بی توقع بالای سرم گشوده و دلم به بودنش قرص میشود مثل خواهر بهارک که با این همه فاصله کلی مسیج و ایمیل میزند و با کسی که ندیده و نمی شناسد هماهنگ می کند تا خواهرش روز تولدش یک هدیه ی خاص داشته باشد
خیال میکنم خواهرانه های بهارک و بهاره هم از جنس خواهرانه های من باشد با مریم . . .
داشتن همچین خواهرانه هایی جز یه هدیه الهی چی میتونه باشه؟
نوشته ات رو که میخوندم دلم واسه دیدن دوتا خواهرم تنگ شد، دلم خواست که همین حالا پیشم بودنو محکم بغلشون میکردم.
ممنون که داشتن همچین هدیه هایی رو بهم یادآوری کردی
در ضمن پروانه عزیزم، من با افتخار شمارو لینک کردم.
مرسی عزیزم
:)
خوشحالم کردی
بابت لینک نه ها
بابت حست
دارم با خواهرم میرم سفر... فردا تولدشه و با همراهامون برنامه ریزی کردیم که کنار دریا براش تولد سورپرایزی بگیریم...
خواهرها یکی از عزیزترین هدیه های خداوند هستند... من از خواهرم ۵ سال بزرگترم و خیلی دوستش دارم
مثل مریمی پس
خوشبحالت که خواهر داری منم میخوام
دوست خوب نداری؟
عزیزم چقدر خوب بیان کردی این حس خواهرانه رو
خدا برای هم نگهتون داره در کنار هم شاد و سلامت باشین
ممنون عزیزم
من خواهرانه ندارم
:/
سلام عزیزم
من طعم تموم حرفاتو چشیدم چون دوتا خواهر دارم که فرشته ان دقیقا عکس من...
با اینکه سه تامون مزدوج شدیم و افکار و عقاید متفاوتی داریم اما خیلی همو همراهی میکنیم البته بگم که من کانون توجه ام چون کوچوله ام و خیلی هم لوس و ننرم
چه خوب که یادآوری کردی چقدر خوشبختم با داشتن خواهرام...ممنون پروانه عزیزم
خدا رو شکر برای این همه خوشبختی
پروانه میشه اگه عکسی داری از نقاشی انار روی شال سرخ رنگ، برامون بزاری؟
حتما
بعد از ترک ؟؟؟؟؟؟؟؟
224 Khoramshahr Ave. No. 6C, Tehran 15337, Iran
منظورتو نفهمیدم!
خودت و خواهرت همیشه پاینده باشید .
خوش به حال تو ،خوش به حال خواهرت
ممنون عزیزم
یکی از حسرتهای بزرگ زندگیم نداشتن خواهره

قدر خواهرت رو بدون
حتما میدونی یکی از بزرگترین عشقها رو داری
دوست خوب
من هم از دار دنیا فقط یه خواهر دارم که 7 سال کوچیکتره. جون منکه براش در میره اما اونو نمیدونم. فکر کنم اونم مثل توئه پروانه جون، یعنی دوستم داره اما بدقلقی و به پر و پا پیچیدنش به جاست.
کلا رسمشه
نمیشه نباشه
مزه شه
املاتون ضعیفه ..!!.. سخره نوردی درست نیست ...
صخره نوردی صحیحه ........
ضعیف نیست تعطیله
ا
شما!!!!
منم از این خواهرا 3 تا دارم اما عزیزترینشون یک ماموریت چند ساله رفته کشور دیگه و می فهمم چی میگید
اوخییی
خواهر نعمتی که من نداشته ام اما خدا رو شکر همواره دوستان خوبی داشته ام
افرین که میبینی شون
من خواهر ندارم و از همون بچگی حسزتش برام موند . مادرم هم با برادرام بیشتر دوست بود تا با من و من همیشه حسرت یه رابطه زنونه داشتم و دارم
من یه خواهر دارم که 6سال از من کوچکتره خیلی هم دوستش دارم احساساتت رو درک کردم
وقتی کوچیک بودیم خیلی با هم دعوا می کردیم مامانم می گفت من همیشه آرزو داشتم که یه خواهر داشته باشم ولی شما دو تا قدر هم رو نمی دونین وقتی این حرف منو می فهمین که از هم دور شده باشین
با اینکه الان خیلی هم ازش دور نیستم ولی وقتی که نوشته ات رو خوندم خیلی دلم براش تنگ شد
همینه دیگه خواهرانه ها
سلام ..
عاشق همچین خواهرانه هایی هستم.. خدا رو شکر من هم دارم..
این شال هم بسیار زیبا شده
من دچار اشک درومدگی شدم
خواهرمو دارم می فرستم پیش شما و نمی دونم بدونش می خوام چیکار کنم
اصن کار خوبی نیس که وقتی واسه خواهرم اتفاق خوبی افتاده من بشینم این گوشه و آبغوره بگیرم ولی به عنوان خواهر کوچولویی که مثل سگ به خواهر بزرگه ش وابسته س، دست خودم نیس


... اوهوم من حرفاتونو درک می کنم خیلی :|
:)
منم فقط یه خواهر دارم و فکر می کنم نزدیک ترین کس زندگیمه. خواهرانه هاتون پایدار
مال شما هم
قیمت نقاشی شالات چنده بشوری پاک
میشه؟
35
پاک نمیشه
وای عین من و خواهرمین. خواهر منم ۳ سال بزرگتره.مهربونیش و اینکه همیشه یه جور حامی بودم واسم یه طرف. پری آی منو سرکار میذاشت که نگو! یه بار به ۱۱۸ زنگ زدم شماره اطلاعاتو خواستم
آی من دنبال یه خال گشتم که بشه ۱۰تا... پیدا نکردم خوب بچه مگه چند تا خال داره!!!!!!!!!!!!!!! همه جامو گشتم آبرو نموند واسم
یه بارم بهم گفته بود هرکی تو بدنش بیشتر از ۱۰ تا خال داشته باشه میره بهشت!
:)))))))))))))
توش عشق موج میزنه
خیلی طرح و رنگ شال زیباست،ممنون ازینهمه حسن سلیقه
چقدر خوب که دوستی مثل شما دارم و اینهمه باسلیقه و هنرمند وخوبه...خیلی خووووووووووووووووووووووووووووبی پروانه جون که اینقدر واسه حس خواهرانه ی مریم عزیز ارزش قائلی...
آخی چه حس خوبی
من خواهر ندارم و هیچ وقت این حس رو تجربه نکردم
ولی یکی یه دونه بودن هم عالمی داره
خدا شما و خواهرتون رو برای هم نگه داره
:)
همیشه در حسرت داشتن خواهر بودم خدا خواهرای مهربون همه رو حفظ کنه
سلام عزیزم
اولا دست راستت روی سر من بباشه که اینقدر هنرمندی
دوما من یه خواهر دارم که هفت سال ازم بزرگتره و فرسنگها دورتر یعنی من از اون دورم
اما دلمون باهمه شبها با وایبر و روزا با تلفن
دوستت میدارم خیلی زیاد
:)
خدابرای هم نگهتون داره.
خواهر بهترین هدیه ونعمت خداست.الحمدلله منم یکی خواهر ماه دارم البته کوچکتر ازمنه.
سلام من امروز رفتم شو رو دیدم ولی هیچی نخریدم
معمولی رو هم دیدم اصلاااا شبیه اون چیزیی که فکر میکردم نبودد ولی تورو ندیدم چرا نبودیییییییییی
شو بود نه قرار وبلاگی!
وای که چه قشنگ نوشتی اشکم رو در آوردی
منم یه خواهر دارم ازم کوچیکتره نفسمه
خدا انشاا... همه خواهرهارو واسه هم نگه داره
خدا خواهرت رو برات نگه داره و دست تو هم درد نکنه که دل خواهرا رو شاد کردی.
من هم حس عشق خواهری رو تجربه کردم و میدونم چیه هم دادنش هم گرفتنش
عزیزم
شال بینظیری شده. چقد حسودیم شد برا صاحبش :)
چه خواهر خوبی هم تو هم مریم مریم که اینقد خوب بوده که نوشتیش و تو که اینقد خوبی که برای خواهرت همچین پست قشنگی می نویسی حق با توئه خواهرا دوست داشتنین
مرسی از این احساس دلنشینی که منتقل کردی بهم
به روزم
ممنون از نوشته قشنگت کلی دلم هوای خواهرمو کرد، یک سال از من کوچکتره ولی نمیدونم چرا همیشه اون نقش خواهر بزرگه را داشته بد جور منو وابسته خودش کرده.
:)
سلام عزیزکم... خدا برای همدیگه حفظتون کنه... منم دو تا خواهر بزرگتر از خودم داشتم که بیشتر حس مادرانه بهم داشتن....خواهر بزرگه ۲۰ سال از من بزرگتره و احترام خیلی خیلی زیادی براش قائلم.... خواهر دومی ۱۴ سال ازم بزرگتر بود و باهاش خیلی راحت تر و صمیمی تر بودم... مرداد پارسال دوروز مونده به سالگرد بابام... پر کشید... دلم تنگشه... بدجور... بدجور....
زودی ببینیش ایشالا
از بدشانسی دوستای خوبم همه ازم دورن و توی شهرهای دیگن هرچند فکر میکنم پیوند خونی یه جور دیگه ای آدمها رو به هم وصل میکنه در هر صورت امیدوارم که خدا شما دو تا رو برای هم نگه داره به ما که دیگه مطمئنا خواهر نمیده :)))
پروانه نازنینم،
تو چند روز گذشته چندین بار بهت گفتم و دلم میخواد باز هم بگم تا بدونی که چقدر ازت ممنونم به خاطر لطفی که بهم داشتی و خاطرهی قشنگی که تو باعث شدی به حقیقت بپیونده. فکر نمیکردم هنوز هم پیدا بشن آدمهایی که فقط به خاطره خوشحال کردن یه نفر که نه دیدن و نه میشناسن، این همه زحمت بکشن... میدونم که سرت خیلی شلوغ بوده این روزها. خوشحالم که خودت هم خواهر عزیزی داری و خوب درک میکنی حالم رو، و میدونی که دیدن اون لبخند توی عکس چه حس خوبی بهم میده. امیدوارم خواهر عزیزت همیشه سلامت باشه و عشق خواهرانهتون پایدار و ابدی باشه. شاید مریم به خاطر شرایطی که الان داره نتونه جواب تلفنت رو بده، ولی مطمئنم همینقدر که اسمت رو روی صفحهی تلفنش میبینه خوشحال میشه و لبخند میزنه. باور کن که این لبخند ارزشمندترین چیزی هست که میتونید به هم هدیه کنید...
دوستت دارم و هیچ وقت مهربونیت رو فراموش نمیکنم.
اشکم دراومد از کامنتت
پاینده باشی عزیزم
پرنیان عزیز ! اینترنتمان وصل شده و برگشته ایم. هر چند خیلی از نوشته هایمان شده خاطره دیگه.
خیلی شال قشنگی شده.
عاشقتم به توان بی نهایت یادت رفت بنویسی توهم مملی صداش میکنی
منم عاشقتم خواهرممم
چه شال قشنگی
داشتم فکر می کردم این طرح هایی که انگار شده سبک شخصی تو، چقدر با موتیف تیره روی زمینه روشن قشنگ ترن
اوهوم
واااای واااای عالیه :) انار عالیهه
هر جا هست خدا به همراهش.
:)
خواهر بزرگتر بودن مزه ای داره که خواهر کوچیک تر ها هیچ وقت حسش نمی کنن! وقتی 7 سالم بود و خواهرم به دنیا اومد همیشه به مامانم می گفتم فایده نداره! اون به درد من نمی خوره ولی من به دردش می خورم چون بزرگترم. الان که هزارها کیلومتر از هم دوریم، حتی براش کوچکترین مسائل و مثلا واسطه شدن برای انجام یه کاری ازم می خواد کمکش کنم همون حرفا میاد تو ذهنم ولی دروغ اگه بگم حالا که 19 ساله شده و با اینکه 7 سال ازم کوچیکتره حضورش و بودنش و شیطنت هاش و اشتباهاتش حتی به قدری برام شیرین که تصور نبودنش وحتناک ترین تصور زندگیمه! گاهی حتی براش درد دل می کنم!! حالا می فهمم خواهر همیشه خواهر حتی اگه 7 سال از آدم کوچیک تر باشه ! خدا خواهرت رو حفظ کنه پری حان
سایه ات براش مستدام
منم یکیشو دارم ولی بیشتر موخاااااااااااااام
داشتم سه شب ژیش به دوستاممیگفتم من دوست داشتم ۵ تا خواهر میداشتم
سلام . منم فقط یه خواهر دارم که خیلی دوسش دارم خیلی خیلی . بعضی وقتا فکر می کنم من مادرم اونم دخترم ه . منم فقط 6 سال ازش بزرگترم . کاش انقد نزدیک بودیم که برای خواهرک منم شال نقاشی می کردی عزیزم
خدا حفظش کنه
خوش یه حال شما!
خوش به حال خواهرتون!
خدا برای هم نگهتون داره!
کامنتم کو؟
خواهرها نزدیکترین همسایه ی دل آدمن!
خییییییلی بلیغ بود.
یعنی دوست دارم برای این جمله ات ۱ دقیقه ایستاده کف بزنم
سایه جفتتون ۱۲۰ سال رو سر هم.
سلام پروانه جون یه سوال داشتم ، این رنگ رو شال جنسش چیه ( چه مارکیه ) و اینکه تو شتشو نمیره ؟ اخه خواهرم طراح فرشه ، یه طرحی داره که باید از رنگ لباس استفاده کنه از هرکی پرسید راهنماییش نکرد ( صاحب مغازه ها البته ، اونم تو شهر کوچیک )
میری می گی رنگ پارچه می خوام
همین
با اینکه دیشب از پیش خواهری هام اومدم دلم براشون تنگولید با این نوشته هات که ...