ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کپی رایت این برچسب متعلق به لاله است اما هیچ عنوان دیگری برای این پست نمی گنجید:
پله های یک پل هوایی که جای پله سطح سراشیبی دارد، زمان نزدیک به تاریک و غروب خورشید
بعد از یک روز کاری سخت و طاقت فرسا دارم با گذر از پل به سمت خانه می روم که پس از عبور از پارگرد آخری مردی را میبینم که در آستانه پل ایستاده و با اشتیاق و حلاوت نگاهم میکند
هر قدمی را که بر میدارم بیشتر متوجه شیفتگی و انتظارش برای رسیدن به پایین پله ها میشوم
دو قدم دیگر که برمیدارم ناگهان کیف بزرگ زنی که در حال دویدن است شانه ام را کنار میزند و نسیمی نه چندان خنک صورتم را مینوازد و مرد پایین پله ها را سخت در آغوش میگیرد