ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خیلی سال است که هفت سین نچیده ام
هرسال عید می آید و میرود و می گویم گم شود سین و صاد و سال تحویل
امسال اما می خواهم یک سفره ی هفت سین بچینم
بی ادعا و یک نفره
سیبش را زرد بگذارم
سماقش را ساشه های کبابی
سرکه اش را سرکه ی ترشی
سبزه بخرم و ماهی قرمز سوا کنم یک جفت
دلم می خواهد منتظر هیچ اتفاق دیگری نمانم
آنقدر هستم که کفایت کند گور بابای همه نبوده ها و نشدن ها
دیگر نمیخواهم از عید بترسم
امسال سال تحویل را کنار سفره ی خودم می نشینم و به لب زدن های ماهی های قرمز خیره میشوم و آجیل چهار مغز میخرم و همه چراغ های خانه را روشن می کنم و همه پرده ها را می کشم و منتظر می شوم بهار با همه جزییاتش فتحم کند
ا