پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم

یاداشت های پشت فرمان


چهارشنبه شب است و دارم از منزل دوستی میروم خانه خواهن، بزرگراه ستاری جنوب به شمال در ازدحام اتوموبیل هایی که دوبل پارک کرده اند و بقیه به زور رد می شوند پرم میگرد به پر یک اتوموبیل دیگر و رد می شوم

زیاد می شود برای رد کردن از فواصل این چنینی آیینه ات به آیینه ماشین بغلی بخورد و به همین گمان راه خودم را می روم

چند ثانیه بعدش بی واسطه ال نود سفیدی می پیچد جلویم

اگر ماشن را کنترل نکرده بودم بی بروبرگرد تصادف میشد، بوق غرایی می زنم و از لاین بغلی رد می شوم.

تازه وقتی ال نود می چسباند و با مشت می کوبد تو شیشه ی بغل  می فههم که آیینه اش شکسته

اشتباه بزرگم اینجا بود که همان وقت نایستادم! تا پلیس بیاید

به راهم ادامه می دهم و ال نود تقریبا در ده موقعیت خطرناک چیزی نمانده بفرستدم تو گارد ریل

پشت چراغ قرمز می ایستم

راننده که مرد کوتاه قد و کچلی است پیاده می شود

در ماشینم را باز می کند و می آید سوییچ را بردارد که نمی گذارم

از ترس قلبم دارد از حرکت می ایستد،فقط جیغ میزنم اما هیچ کس توجهی نمیکند، صورتم داغ شده و صدا ها را درست نمی شنوم

آیینه را با مشت می شکند

با لگد به در ماشین می کوبد

تا کمر بندم را باز میکنم و پیاده می شوم سوار ماشین شده و گاز می دهد می رود.حتا نتوانستم شماره پلاکش را بردارم

فقط از پشت می بینم خانومی با روسری گل گل صندلی جلوییش نشسته

و دخترکی شش هفت ساله از صندلی عقب دارد نگاهم می کند




پ.ن:  این یادداشت ها ادامه دارد