ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شکمم قلمبه شده و سرش تیز زده بیرون، اگر به هم ریختن اندام و سایز کمر و شکم را کاملا نادیده بگیرم ، چیزی در حد یک فاجعه در بدنم جاری است و هر لحظه از تماشای خودم و کپل هایم که در حال افزایش هستند و شکم قلمبه ام که کلا هیکلم را از ریخت انداخته اند غصه می خورم.
سابق بر این با نیمچه ورزش و پیاده روی روتین روی فورم بودم و اگر خیلی اوضاع خراب بود دو سه کیلو هم از اضافه وزن عدول میکردم که غالب اوقات پی بازگرداندن آن به حالت عادی بودم اما خوب در شرایط موجود زیاد پیش می آید که امیر را صبح با فریاد من گشنمه از خواب بیدار کنم چون آنقدر گرسنه ام که حس میکنم ممکن است از گرسنگی غش کنم و بعد از وعده صبحانه میان وعده و میان وعده و میان وعده! اصلا این جور نیست که بخواهم پرخوری کنم، نه واقعا گرسنگی نمی گذاری که دست به غذا نبرم.
دیروز که رفتم روی وزنه و دیدم چهارکیلو چاق شده ام و عدد را در نمودار بارداری وارد کردم و دیدم که اصولا دارم بالای نمودار به صورت سعودی پرواز میکنم و کر گرفته و فولان!
هارهارهار! اصلا انگار که نگرانی همه زن های باردار شبیه هم باشد و یحتمل کس دیگری هم میخواست بنویسد از همین دغدغه ها می گفت
خرف نمودار باروری شد، با یک اپلیکیشن آشنا شده ام که اتاق گفتگو برای مادران دارد و گفتم بروم ببینم مادر ها چه چیزهایی به هم میگویند و نتایج جستجو آنقدر ناامید کننده بود که اضطراب گرفتم نکند من هم مادر بشوم این طوری میشوم، واقعیت ، متوجه شدم که غالب زنان از یک سطح بسیار پایینی در معلومات و سواد اجتماعی و سیاسی و … برخوردار بودند.
سواد سیاسی در حد تلویزیون و بیست و سی بود و بعد فتوا هم می دادند
با خودم گفتم مادر شدن ممکن این آدم را خرفت کند؟
یا شاید هم خرفت تر ها مادر می شوند؟
سریعا پیج گفتگوی مادران را ترک کردم و دیگر هیچ وقت به هیچ بهانه ای هم واردش نشدم اما یک چیز برایم روشن است که آدم ها شبیه هم نیستند. اصلا در اخرالامر هم باید متفاوت باشند و تفکر بیست و سی هم محترم و مغنم اما واقعیتی که تفاوت آدم ها را شامل میشود، نباید سرکوب کرد.
حکومت های تمامیت گرا یا توتالیتر اولین و بزرگترین جنایت شان شاید همین باشد، همین که همه را یکسان میخواهند
ادامه دارد
دیروز که خبربارداری رو خوندم برام سوال شد یه مادری که انقدر قشنگ مینویسه و قشنگ نقاشی میکشه اسم بچه اش چی میتونه باشه؟رعنااااااا اسم خیلی زیباییه .نمیدونم اسم دخترکوچولوی هنوز نیامده است یا همینطوری بوده.تبریک میگم
سلامت باشید
چقدر طولانی بهت سر نزده بودم
و چقدر خوشحال شدم از شنیدن خبر بارداری
هر نوزاد با خودش کلی امید و سرزندگی میاره
سپاس مامان جون
تبریک میگم

مراقب خودت باش عزیزم, اینده ی روشن و آزاد
برای بیبی تو , پسر خودم و همه ی بچه ها و جوونای ایران ارزو دارم
آمین
امیدوارم هر روز دعا میکنم و قلبم سرشار از یقیقنه که با وجود همه این عزیزای ازدست رفته با وجود همه سرکوب ها و ستم ها اینده روشنی در انتظار کوچک بدنیا نیامده و بقیه کوچک هاست یقین دارم پس مواظب خودت و کوچک باش عزیزم حالاکه فسقلی جان پیش خودت هست و دنیاش در امن ترین جای ممکنه خودتم امن ترین دنیا رو براش بساز تا وقتی غنچه کوچک شکفته بشه امیدوارم خیلی چیزا تغییر کنه که میکنه قدمش اتفاقا خیلیم مبارکه برامون
نگران وزنت نباش من 18 کیلو اضافه وزن داشتم که فقط 4 کیلوش بعد از زایمان اومد پایین!!!! اما با بعد از 9 ماه که دیگه شیر ندادم رژیم گرفتم الان از قبل از بارداری لاغرترم تازه با تیروئید داغون الان فقط خودت مهمی رحیه ات و کوجکت فقط همین باور کن
عزیز دلم
مرسی جان دل
چه خوب که تجربه تو برام نوشتی
هزار تا بوس بهت
برای نی نی شما که فردای بهتری داشته باشه
منم با راسینال موافقم ... برای تمام نی نی ها که فردای بهتری داشته باشند؛ من که نی نی ندارم میجنگم، شاید بمیرم ولی ایران رو پس میگیرم یعنی پس میگیریم
عجب عنوانِ گول سُنبلی بلامیسر
قند و نبات داره