پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم

زاده ی بهار

هفته یازدهم و ماه سوم بارداری را می گذرانم،  همه چیز بسیار غیر واقعی و ناملموس پیش می رود و زمان بیشتری برای درک و مطابقت با این وقایع نیاز دارم که متاسفانه هیچ رقمه تعلق نمی گیرد. 

از وقتی تست بارداری دو خط قرمز را نشان داد و از وقتی در هفته ششم دکتر سونوگرافی درخواست کرد سکوت کنم تا صدای قلب ش را (هنوز حتا ضمیر مناسبی برای یاد کردن و نام بردنش در ذهن ندارم)  پخش کند و ناگهان چند ثانیه صدای تپیدن قلبی که تند تند می زد پخش شد و من نمی دانستم چه کار باید کنم. 

از وقتی که آن تصویر کوچک که شبیه یک دایره که هسته داشت بود را در مونیتور و بعد در پرینت سونوگرافی دیدم و هی تلاش کردم که درک کنم چه اتفاقی دارد می افتد

و تنها پنداشت و درک عمیقی که به دست داد رخ دادن یک معجزه بود،  همیشه زندگی را با حیرت نگریسته ام و از زیبایی هایش به وجد آمده ام و حالا هم همان شکلی که وقتی در جنگل های گیلان یک غروب خورشید زیبا را با بینهایت  لذت و شعف می نگرم و سیر نمی شوم تا خورشید قرمز شود و بنفش شود و برود در دامان کوه و هیچ اثری از شفق باقی نماند تماشا میکنم و لذت میبرم و این تنها کاریست که عهده امدبر می آید. 

حالا هم هیچ شکلی نمیتوانم درک کنم که چطور یک همچین ملجرایی در جریان است اما از آن لذت می برم. از طی مسیری که قرار است ماه ها در بطن خود با هم سپری اش کنیم و لابد بعدش که لیگ دیگری برای رقابت ها پیش خواهد آمد. 

از وقتی از حضور این موجود کوچولو مطلع شده ام موج اعتصاب و اعتراض در حال غلیان است. موج سرکوب گری های حکومت بالا گرفته است و هر روز جوانان این وطن کشته میشوند

هر روز خبر دستیگیری و سرکوب و ترور عده ای رسانه ای می شود. 

یک روز در سیستان و بلوچستان و یک در شیراز و کردستان و... 

شرم میکنم که حتا تو دلم از امدن تو ذوق کنم،  حس میکنم بدترین زمان ممکن را برای بچه دار شدن انتخاب کرده بودیم اما خوب واقعیت وقتی نقطه ی اول شکل گرفت  وضعیت این شکلی نبود و هیچ کدام از این اتفاق ها نیفتاده بود

اما خوب واقعیت این است که بسیار امیدوارم که بالاخره از شر این ظالمان جانی خلاص خواهیم شد. دست به دست هم سرزمین به یغما رفته مان را بازسازی و آزاد خواهیم کرد تا خانه مان آباد باشد. 

گمانم همه این امیدواری ها شدنی است 


نظرات 8 + ارسال نظر
عابر جمعه 6 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 18:57

مبارک باشه چه خبر خوبی خدا رو شکر، انشالله که دنیا براشون پر از صلح ، انسانیت، آرامش و آسایش باشه

Sra جمعه 6 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 23:27

چقدر خوشحال کننده. وجودش برات مبارک مامان عزیز

مریم شنبه 7 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 09:12

خیلی مبارکه. آدم وقتی بچه دار می شه یه بار دیگه از نو زندگی میکنه. یک بار دیگه از چشم بچه اش زندگی رو از اول می بینه و شگفت زده می شه.امیدوارم که به سلامتی به دنیا بیاد و سهمش از این دنیا شادی و آرامش باشه.

آتشی برنگ اسمان شنبه 7 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 10:01

ای جاااانمبارکه:
الهی ک در جهانی پر از صلح و شادی بدنیا بیاد

مونا یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 01:08

تبریک می گم پروانه جان... از دوران بارداری و بعدش به امید خدا به دنیا اومدن کوچولو و مادر بودنت لذت ببر. این اتفاق ها همیشه توی دنیا بوده و خواهد بود، متاسفانه الان نوبت کشور ماست که توی این آشوب و استرس باشه. ولی همه ما حق داریم شادی ها و دلخوشی های خودمون رو داشته باشیم. مثل رشد یه موجود کوچولو در بدنت، امید داشتن به پرورش و تربیتش، بزرگتر کردن خانواده ت، ...
مادر من زود ازدواج کرد و خانه دار بود و شش تا بچه به دنیا اورد. سرش به خانه داری و بچه داری بود و به معنای واقعی عاشق بچه هاش بود، جونش رو براشون میداد. وقتی نوجوون بودم و حتی تا همین چند سال پیش همیشه دلم براش میسوخت و فکر می کردم زندگیش رو با بچه داری و شوهر داری هدر داده، چیزی از زندگی نفهمیده. ولی الان واقعا این احساس رو دارم که بسیار خوشبخت بوده، تمام زندگیش رو با عشق به بچه هاش گذرونده، شش بار عشق رو تجربه کرده که انگیزه زندگی براش بودند. لحظه لحظه بزرگ شدن بچه هاش لذت برده، در کنار سختی هاش. حالا ماها که همش سر کار با سر و کله زدن با مشتری و رییس، با رقابت جویی برای پیشرفت کاری، با حرص خوردن از دنبال کردن اخبار و دیدن مشکلات سیاسی و بی عدالتی توی جهان عمرمون رو گذروندیم چه گلی به سر دنیا زدیم...
البته که ماها نمیتونیم اون مدل زندگی کنیم. ولی حرفم این بود که بدون شرم، بدون عذاب وجدان، ذوق کن برای این اتفاق عالی و لذتشو ببر

سلام مپنا جون
ممنون برای نوشتن کامنت مفصل
خیل لطف کردی
و خیل هم درست و قشنگ نوشتی
مهم اینه که ادم چی دلش میخواد
وقتی با اون فضا راضی و شاده چرا باید نگران چیزا دیگه کنیمش

منجوق یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 10:48 http://manjoogh.blogfa.com

مبارک باشه
امیدوارم قدمش برای همه خوب باشه

مهری دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 09:38

سلام مهربانو خبرخوشحال کننده ایی تو این وانفسا امیدوارم تو سرزمینی پر از (برای) بودن ها بدنیا بیاد وبزرگ بشه آمینننننن

سلامت باشی عزیزم

نسیم شنبه 14 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 13:46

مبارک باشه عزیزم..به جمع مامانای عاشق این جهان خوش اومدی

ای جان

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد