پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!

نوجوانی یک بحران است!

با خواهر زاده ی 16 ساله ام دست به گریبانم.

یعنی یک طوری که کم مانده همدیگر را تکه تکه کنیم.

 از نظر او ما یک سری آدم بی احساس هستیم که درکش نمی کنیم و از برای عشق و احساس و  . . . ارزشی قایل نیستیم و از نظر من او یک دختر ابله و نادان و نفهم و مشنگ است که دارد با سرعت بسیار زیاد کل زندگی اش را به فنای عظمی می دهد.

در گیر بحران نوجوانی و از قضا بلوغ زود رس و هورمون های هیجانی است و در این گذر به هیچ سراطی مستقیم نیست و از دیشب که شش ساعت کامل باهم در همه جوانب امر زندگانی اش حرف زده ایم و هیچ نتیجه ای نگرفته ام تصمیم بر آن شده که برویم و یک مشاور درست  و درمان نوجوان پیدا کنیم تا هر جور شده رویه ی زندگانی اش را تغییر بدهد.

درگیری عاطفی و فیلم هندی و عشق نوجوانی وی را به سمت بی توجهی همه جانبه به درس و مشق و آموزش و . . . می کند. پیشنهاد بسیار اغوا کننده ای برای شرکت در تیم فولان . . . نوجوانان دارد که مربی اش پیش بینی کرده اگر این راه را برود تا المپیک هم می تواند پیش برود آن وقت دارد یه قول دو قول بازی میکند و اشک های درشت می ریزد که من عاشقم و نمی توانم که به حرف دلم گوش نکنم و برای هیچ برنامه ای در زندگی نه وقت دارد و نه اشتیاق و نه انرژی!

دقیقا حس می کنم مشعل شعله وری که اتشی گیران و سوزان و داغی دارد را در دستانش نگه داشته  و هر آن را به سر و صورت و زندگی و آتیه اش می ساباند.

عشق را هم پروانه ای و افلاطونی و فقط عشق پاک می بیند و عاشق مردی شده که جلمبر و پیزوری است! طرف در 23 سالگی خانه ی مجردی داشته باشد و بعدش هم بابای فولان فولان شده اش را به فولان جرم که دیگر آنش را نمی دانم  تو محل دستبند زده باشند و برده باشند آن وقت این یه الف بچه در می آید که من به باباش چی کار دارم؟  من با خودش کار دارم.

 بعد تعریفش از عشق این است که دوستش دارم همین!

خودم که یک بار دیگر متن را خواندم دیدم از همه جایش دارد بخار بلند می شود.

مشاور نوجوان خوب و درست درمان سراغ ندارید؟


پ.ن:

از تجربه های مشابه تان برایم بنویسد لطفا


نظرات 14 + ارسال نظر
عاطفه یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:28

پروانه
تکه تکه کنید هم را ولی ولش نکن، صبوری کن بگذار این روزهای عجیب برایش بگذرد

یک - مرکز مشاوره دکتر کاردان در حیاط دانشکده روانشناسی بر خیابان گیشا اولین و تنها پیشنهادم هست. خودت هم می توانی در تعامل با دختر زیبا راهکار پیدا کنی
دو- لطفا ولش نکن،می دانم که اینکار را نخواهی کرد.

چشم چشم
همه اطرافیانم می گن تو انگار مادرشی
خاله ش نیستی
رها نمی کنم
اگر چه که دارم از دستش دیونه میشم

دست نوشته ها یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 13:38 http://sunray.blogsky.com

میگه به باباش چیکار داره؟! بهش بگو "عاقبت گرگ زاده گرگ شود، گرچه با آدمی بزرگ شود"
خدا اون روز رو نیاره که وقتش برسه و شب بشه، ماه بیاد بیرون و گرگ زاده ی داستانمون تبدیل به باباش بشه..
خواهرزادت اومد پیشت ویدیوکلیپ زیر رو تا انتها بهش نشون بده

https://m.youtube.com/watch?v=sOnqjkJTMaA



چقددددرم پیام و اندرز داشت یعنی ادم دیگه ای میشه اینو ببینه

مرسی ازت

الهام ب یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 14:11

نگو که اون دختر همراهتون هم خواهرزاده ت بود

الهام ب یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 14:13

البته این که طرف خونه مجردی داره و باباش رو دستبند زدن، نمیتونه مبنای قضاوت باشه. (مگر این که شما چیزای خیلی بیشتری بدونین و ما ندونیم) ولی این که کلا زندگیشو تو سن 16 سالگی برای عشقش(!) مختل کرده، خیلی بده.

من اصلا مساله م چیز دیگه ایه
این که این دختر بدونه می خواد چی کار کنه
الان می گه من باهاش دوست معمولی م فقط و رابطه مون در حد دست گرفتنه
فقط عشق پاک
اما خوب روشنه ک این ممکن نمیشه
اگه بگه من می خوام دوست پسر بگیرم و . . . برای من قابل درکه اصلا

عاطفه یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 14:23

چه خاله ای
افتخار کردنی واقعا

فاخته یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 18:39

سلام پروانه جان
خوبی؟
من یک درمانگر خوب، حرفه‌ای و متعهد می‌شناسم.
سمیه مهدی پور
۰۹۱۲۱۳۹۵۸۳۶
اگر تصمیم گرفتین برین پیشش، بهش یک پیامک بدین و بگین از طرف فاخته هستین.
موفق باشی.
پ.ن. امان از بچه‌های امروز!

مرسی فاخته جان

م یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 20:46

این جانب فرزندان را با خوراندن خاکشیر و خنکی جات به مقدار فراوان کنترل میکردم به همراه عرق بهار نارنج در شبانگاهان شاید خنده دار باشد ولی واقعا جواب داد نسخه مادر بزرگم بود که مادرم و خاله جانها را در آن وانفسای قدیمی ها که دختر را سیزده ساله شوهر میدادند با خوراکی هایی که محرک نباشند کنترل میکرده و دخترها درس خوانده و به "جایی"رسیدند، ببینید خواهر زاده جان فست فود و ادویه و گرمی جات زیاد میخورند لابد : ملینات مثل آلو و شلیل و لواشک خانگی و عناب و خنکی و عرق بهار نارنج بدهید به روح مادر بزرگ سوگندجواب میدهد مجرب است ، صد البته مشاوره هم لازم است ابراهیم میثاق را بنده میشناسم باسواد است قبلا وزارت علوم بود سایتش هم اینترنت سرچ کنید



خیلی خوب نسخه ای نوشتی مادر جان
قربون مادربزرگ برم که نسخه هایی این چنین می دهد

مرسی مرسی

عابر یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 20:54

من تو 16 سالگی عاشق آ تی لا حجازی بودم

منم عاشق عابدزاده بودم
اما خوب شکر خدا فقط تو تلوزیون می تونستم ببینمش

خورشید یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 21:27

سلام
یک مقدار زیادی از این هیجانات دوران بلوغ، به خاطر همون تغییرات هورمونی پیش میاد، با تغییر رژیم غذایی به طوری که خودش خیلی متوجه نشه، میشه به میزان زیادی این هیجانات رو کنترل کرد.
دکتر صرافان، دکتر عمومی - سنتی هستن، خیلی شیک و پیک و تر و تمیز.مطبشون پاسداران هست به نظرم برای مشاوره تغذیه پیش ایشون هم برین.در کل اعتدال در مزاج، خیلی از مشکلات روحی و جسمی رو برطرف میکنه....به خانم دکتر بگین که خیلی دارو نده در حد تحمل یه نوجوون لطفا
در پناه خدا
اگه شبهای محرم، تکیه درکه رفتین التماس دعا

سلام خورشید خانم
مرسی از لطف تون

رژیم غذایی رو اجرایی می کنیم پس

خودمم دلم تنگ شده برای درکه

marzieh دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 10:30

salam.
man to badtarin ruzaye zendegim raftam pishe in doktor va kheili komakam kard. dar moredesh tahghigh kon bebin baran nojavanan ham hast yana. va in ke aslan Iran hast hanuz ya na.
to markaz moshavereye naft bod to hafe tir
Dr. Mirsharifa: +98-21-88837574
movafagh bashi


ممنون

خورشید دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 13:03

دوباره سلام
راستی برای مشاور نوجوان، خانم دکتر مهرنوش دارینی. تلوزیون هم برنامه داشتن. سرچ کنین اطلاعاتشون میاد.مطب اصلیشون تهرانپارسِ ولی کلینیکهای دیگه هم میرن...
https://www.instagram.com/dr.mehrnooshdarini/

در پناه خدا

مچکرم

(فرهاد)Alone چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:41 http://bivajeh.blogsky.com

مزخرف ترین دوران زندگی هر آدمی همین دورانه!!انگار جن زده میشه آدم متوهم و خیال باف
کاش این دوره اصلا وجود نداشت!

دقیقا باهات موافقم

سلام

خواندن این جمله که خانه مجردی پسر و حکم جلب پدر به اصلی ترین موضوع قضاوت شما تبدل شده بسیار برایم ناراحت کننده بود.

مشاوره حتما می تواند یاری رسان باشد. همچنین محیط خانه. محیط خانه را مطابق با روحیات و خلق و خوی او نگاه دارید.

من فکر می کنم بهتر است رفتارهایی که آزارش می دهند؛ سر و صدایی که روی مخ است. گیردادن ها و حرف های طعنه دار را (اگر وجود دارند) قطع کنید.

حتما باز هم از احوال او بنویسید.


ممنون حمید جان برای کامنتت
بله باید بیشتر بهش فرصت داد

Baran سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 17:13 http://haftaflakblue.blogsky.com/

خانم دکتر بدری سادات بهرامی :مشاوره مرکز شکیبا_خیابان آفریقا،بالاتراز میرداماد،روب روی برج اناهیتا،نبش کوچه سرو پلاک 2,طبقه دوم واحد ۱۰.
شماره تماس؛
۸۸۷۹۱۸۶۱
۸۸۶۵۵۹۸۰
روزهای کاری،از شنبه تا چهارشنبه،ساعت ۸ الی ۲۲.

من هم با آقای حمید و
پاسخ شما ب ایشان موافقم؛باید به ایشان بیشتر فرصت داد

مرسی عزیزم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد