پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم

بعد از این همه سال


 من تازه فهمیده ام چرا در عالم بچگی وقتی از برنامه های والدینم در اثنای گفتگوهایشان با خبر می شدم با اصرار و تاکید می گفتند کسی نفهمد

انگار وقتی ادم قصد یا برنامه اش را فاش می کند پیش از اینکه هر کاری برای احقاقش انجام داده باشد البته، خنثی می شود

پیش ترک ها هم  چیزی درباره بلند خندیدن در خانه فهمیده بودم

زندگی جدی جدی رسم و رسومی دارد انگار . . .

نظرات 3 + ارسال نظر
ح مثل .. شنبه 4 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 08:06

بله همین قاعده و قانون هاست که گاهی مارو نجات میدن گاهی هم دست و پامون رو می بندن

گاهی گند می زنیم
راحت

غریبه شنبه 4 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 13:53

ما یه ضرب المثل نسبتا بی ادبی داریم:
حساب پیشکی ، میشه شیشکی!
یعنی وقتی روی یه چیزی از پیش حساب کنی و زیاد راجع بهش حرف بزنی جسارتا میشه شیشکی و ضد حال!

وای سلام غریبه جان
کجاها بودی مادر
فک کنم اونا هم منظورشون همین بوده

ماتیوس دوشنبه 6 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:52

من به ماجرا این طوری نگاه می کنم :
فکر می کنم هر کس برای دریافت انرژی مثبت یه مکانی رو می پسنده ... یکی می ره مکه، یکی می ره تبت، یکی واقعا این انرژی رو تو مهمونی و دورهمی دریافت می کنه، یکی می ره تو معبد های هند و در کنار هندو ها، یکی در کنار مرتازهای هندی ... یکی می ره تو کلیسا و یکی هر جای دنیا باشه خودش رو به مراسم رقص سما می رسونه.
توهین و بی حرمتی هم که ماشاله همه جا هست... مثل اانگشت نگاری تو بعضی از فرودگاه های خارج کشور و یا حتی بازرسی بدنی ...
ولی اینقدر جنگیدن با کسانی که می رن مکه، و حالت مذهبی دارن به نظرم درست نیست ... این آدم ها می تونن مادربزرگ من باشن و یا خواهرم که طی یه پروسه مذهبی شدید شد و چادری و ... .
اگر بخواهیم بگبم مکه رفتن خرافه گری هست، واقعا بقیه ی چیزها هم می ره زیر سوال... من واقعا از دیدن مراسم رقص سما سرشار از لذت می شم، اما اگه یه دفعه ای کسی بگه مثلا دیوونه بازیه یا هر چیزی، ناراحت می شم.
باید تمام اینها رو به عنوان عقیده ی دیگران بپذیریم و بهش احترام بذاریم. اولین تلنگر رو به خودم می زنم که برای مسیحی های محله ی خودم که یک شنبه ها به کلیسا می رن خیلی احترام قائل هستم و از حفظ مراسم و اعتقادشون لذت می برم اما اگه جمعه ببینم یکی با چادر و چاقچول می ره نماز جمعه ناخودآگاه خندم می گیره و حس تمسخر دارم. فکر می کنم باید حساب هموطنانی رو که می خوان مدهبی بمونن رو از حکومت و کسانی که دین رو به بازیچه گرفتن جدا کنیم .

ای کاش کامنتو برای پشت خودش می زاشتی که بقیه هم می دیدن فقط

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد