پاپیون به معنی پروانه
قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم
پاپیون به معنی پروانه
قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستمدرباره من
من پروانه هستم، دست نوشته های من حاوی غلط های املایی است! از آن آگاهم و هیچ شرمی بابت آن ندارم!
ادامه...
پیوندها
دستهها
ابر برجسب
دل نوشته روزنوشت بشنوید دور و اطرافم چی می گذره کامنت نقاشی روزنگاری درد نوشت چیله پدر نوشت تولد نوشت دوست نوشت مادر نوشت روز نوشت روز نگاریجدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
بایگانی
- اردیبهشت 1404 2
- فروردین 1404 3
- اسفند 1403 1
- بهمن 1403 4
- دی 1403 1
- آذر 1403 2
- آبان 1403 3
- مهر 1403 1
- شهریور 1403 2
- خرداد 1403 3
- فروردین 1403 1
- بهمن 1402 1
- دی 1402 1
- آذر 1402 1
- شهریور 1402 2
- خرداد 1402 2
- اردیبهشت 1402 3
- فروردین 1402 8
- اسفند 1401 9
- بهمن 1401 7
- دی 1401 1
- آذر 1401 5
- آبان 1401 4
- مهر 1401 1
- شهریور 1401 4
- مرداد 1401 1
- تیر 1401 1
- خرداد 1401 1
- اردیبهشت 1401 3
- اسفند 1400 1
- بهمن 1400 1
- آذر 1400 1
- آبان 1400 2
- شهریور 1400 3
- مرداد 1400 4
- تیر 1400 6
- خرداد 1400 1
- اردیبهشت 1400 4
- فروردین 1400 4
- اسفند 1399 4
- بهمن 1399 3
- دی 1399 5
- آذر 1399 4
- آبان 1399 1
- مهر 1399 3
- شهریور 1399 4
- مرداد 1399 4
- تیر 1399 3
- خرداد 1399 6
- اردیبهشت 1399 3
- فروردین 1399 8
- اسفند 1398 6
- بهمن 1398 5
- دی 1398 1
- آذر 1398 5
- آبان 1398 5
- مهر 1398 8
- شهریور 1398 9
- مرداد 1398 8
- تیر 1398 3
- اردیبهشت 1398 10
- اسفند 1397 4
- بهمن 1397 5
- دی 1397 5
- آذر 1397 2
- آبان 1397 4
- مهر 1397 3
- شهریور 1397 3
- مرداد 1397 4
- تیر 1397 4
- خرداد 1397 1
- اردیبهشت 1397 1
- فروردین 1397 2
- اسفند 1396 4
- بهمن 1396 4
- دی 1396 3
- آذر 1396 3
- آبان 1396 1
- مهر 1396 3
- شهریور 1396 1
- مرداد 1396 7
- تیر 1396 4
- خرداد 1396 4
- اردیبهشت 1396 2
- فروردین 1396 2
- اسفند 1395 4
- بهمن 1395 8
- دی 1395 3
- آذر 1395 4
- آبان 1395 6
- مهر 1395 4
- شهریور 1395 3
- مرداد 1395 6
- تیر 1395 4
- خرداد 1395 7
- اردیبهشت 1395 5
- فروردین 1395 2
- اسفند 1394 3
- بهمن 1394 4
- دی 1394 3
- آذر 1394 8
- آبان 1394 6
- مهر 1394 3
- شهریور 1394 12
- مرداد 1394 10
- تیر 1394 9
- خرداد 1394 5
- اردیبهشت 1394 8
- فروردین 1394 11
- اسفند 1393 14
- بهمن 1393 9
- دی 1393 6
- آذر 1393 7
- آبان 1393 7
- مهر 1393 9
- شهریور 1393 14
- مرداد 1393 13
- تیر 1393 18
- خرداد 1393 19
- اردیبهشت 1393 25
- فروردین 1393 13
- اسفند 1392 28
- بهمن 1392 29
- دی 1392 28
- آذر 1392 20
- آبان 1392 27
- مهر 1392 14
- شهریور 1392 25
- مرداد 1392 21
- تیر 1392 39
- خرداد 1392 25
- اردیبهشت 1392 35
- فروردین 1392 28
- اسفند 1391 16
- بهمن 1391 23
- دی 1391 13
- آذر 1391 9
- آبان 1391 11
- مهر 1391 33
تقویم
اردیبهشت 1404| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جستجو
دختری با هزار اسم
از دغدغه هایم یکی انتخاب اسم دخترکی است . . .
وقتی که نه شوهری به کار است و نه دختری و نه حتا رابطه ی جدی ای که مرا به فکرهای این چنینی وارد اما این تصورات برایم مثل زنگ تفریح می ماند و خیلی وقت ها گم شدن در این حواشی سرخوش و شادم میکند
دیروزها داشتم فکر میکردم این سیر تغییرات را با کلی اسم خوشگل سپری کرده ام و خنده ام می گیرد، دختری که نیست اما این همه اسم دارد
پیش تر ها اسمش را نیکو گذاشتم
نیکوی شیرین و خوب خو
بعدش پرنیان شد
پرنیان تافته ی ابریشمین و بهشتی
بعد غزل شد
سروده ی عشق و التهاب
بعدتر گلبهار
که هم نام مادربزرگ پدری باشد
بعدش گلنار شد
دختری سرشار از عشق و انار
بعدش شد مهتاب
اسمی که در خواب دیده بودم خواهر کوچکم می شود
بعدترش شد گلپر
با بوی گلپر و طراوت بهار
بعدتر شد بهار
با بهترین خاطره ای که کسی می تواند از این اسم داشته باشد
همه ی این اسم ها و چندتایی دیرگرترشان آنهایی هستند که مرا به خودشان می خوانند و گه گداری نامه هایم را برایش می نویسم و از روز و شبم می گویم ...
دختری با هزار اسم و خاطره و صدا و هزار
salam
webloge ghashangi darid
movafaghbashid
یاد این افتادم بی هوا "ای پری وار در قالب آدمی ...پیروزی عشق نصیب تو باد"
آخ عزیزکم! ای مجموعه ی هوش و زیبایی! ای بی دریغ، مهربان ترین! ای رفیق! آه از دخترکان پیشانی بلند بوسیدنی ای که تو به این دنیا هدیه خواهی کرد!
تا حالا تعجب میکردم از کامنتایی که میگفتن اشک ریختن از خوندی چیزی که الا شبیه چیزای اشک در بیار نبود . . .
حالا تو هم چیز گریه داری ننوشتی
اما اشک من اومد . . .
یه چیزی توش جاری بود
بهار
بهار
بهار
خدایا خیلی دلم گرفته…
خدایا نمی خواهم غرق دنیا شوم……
خدایا نمی خواهم گناه کنم…
وبلاگ خوشگلی داری به من هم سربزن خواستی لینک داشته باشیم خبرم کن متشکرم
عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
چه دل قشنگی داری تو... چقدر به سادگی دلت حسودیم می شه
دختر باید اسمش یا دریا باشه یا بهار.
هر موقع نگاهش می کنی، زندگی رو تو وجودش ببینی.
میدونستید اسامی افراد، روی نظر دیگران نسبت به فرد اثر می ذاره؟ تحقیقهای علمی هم در موردش شده.
بله موافقم
واسه همینم اینقدر ذهنمو درگیر کرده
یه روزی میاد که یه دختر داری، یه دختری تو مایه های چیله موش و کپلی
بعد نمی دونی از بین این همه اسم کودومو انتخاب کنی بالاخره 
منم درگیر اسم دختری بودم سالها که دقیقا نه بابا داشت نه مامانش دوست پسر داشت 
فقط مشکلش اینه که من هیچ اسمی رو نپسندیدم آخر ! ایشالا به هر چی می خوای برسی 
چقدر درد مشترک داریم ما
به خواستنت ادامه بده
عطیه بانو که امروز دخترکش تاتی تاتی میکنه چند سال پیش همش از دخترکش تو وبلاگ مینوشت
دور نیست
به همین زودی از تاتی تاتی هاش مینویسی
:)
من عاشق عطیه بانو و دخترکشم
جان جان.خدا بهت یه دختر خوشگل بده ایشالا.چه اسم های خوشگلی وااااای
دختر بسیار دوست داشتنیه .دختر عشقه
امیدوارم توی پیشونی نوشتت این مقدر شده باشه
من که اسمشو گذاشتم فاطمه
قبلا هزار تا اسم پسر انتخاب کرده بودم و از دختر خوشم نمی اومد خدا خودش میدونست چی بده و الان واقعا نوکر خدام
دمش گرم ایشالا به تو هم بده
دخترکتو ببوس از طرف من
ای واای من ، فکر می کردم اسمت اصلیت پرنیان باشه ،،،، وقتی عکستو فیس بوک دیدم گفتم ای جان ، چه عجب یه همنام خوشگل پیدا شد ، آخه بقیه پرنیان هارو که می دیدم بهم بر می خورد
منم ٦ تا بچه دارم واسه سه تا پسرم هنوز اسم انتخاب نکردم واسه همین بی اسم ١ و ٢ و ٣ صداشون می زنم ، اما دخترام : آنارز و رزا و آرتمیس
عزیززززززم
چه اسمای خوشگلی
سه تا هم
من پروانه ام عزیزم
پری تنهایی بس نیست به فکرش باش دختر
گرچه که تنهایی برای خودش عالمی داره اما یه جاهای دیگه بسه گذشته رو فراموش کن
چرا بسه
من که گیر نکردم تو گذشته؟!
چه پریزاده ای بشه اون دخترکی که تو مادرش باشی...
کاش باشم و ببینم دخترک شوخ و شنگی که موهای بلند و منگوله ای و روشنش دورش ریخته و با دامنی که مامانش براش روش نقاشی های بهاری کشیده ورجه ورجه میکنه.
الهی آمین
عززززززیزم
حالم خوش شد از خیال نوشته ت
مرسی عزیزم
مرسی
اسم من خیلی به ندرت شنیده میشه در میان اسامی دیگه
تک بودن ی جورایی خوب هم نیست
حالا به نظر من دختر دار نشو اصلا
من باوجود دختر دوستی
سرنوشت دخترا رو دوس ندارم
آره
متاسفانه دختر بودن کناه اوله تو جامعه ی امروز
سلام دوست من.شما خیلی بامزه مینویسین.یهنی روزمرگیهای بی مزه وحتی گاها تلخ رو به شیواترین و شیرینترین سبک ممکن بیان میکنین.من یه سری هم به ارشیو زدم وچون یه جمعه کشدار وگرم تابستونی رو برام شیرین کردین یه تشششششکر بهتون بدهکارم پس تشکر میکنم و براتون ارزوی شادی دارم
ممنون فرشته جان
شما لطف داری
این که خیلی خوبه ... من از دبیرستانم تا قبله ازدواج دنباله اسمه دوقلو میگشتم اونم در سه حالت ... حالت 1 یکی دختر یکی پسر
یادمه برادرم هم بعضی وقتا کمک میکرد وقتی ازش نظر میپرسیدم ... ولی کاش منم واسشون نامه مینوشتم ... پرنیان اسمه قشنگبه
حالت 2 هر دو دختر حالت 3 هر دو پسر
بعد چی شد؟؟؟
هنوز بچه نداری؟
جالب شد کلا
من کامنت نداشتم اینجا آیا؟
شما یه کامنت خیلی خوشگل و ناز داشتی
وای پروانه جون بچه پوست ادمو میکنه برو خدا رو شکر کن هیچ.فعلی واسه وجودبچه نیست!
:/
پروانه جونم حتما یه روزی یه دختر ناز میاری و این قسمت ولاگتو بهش نشون میدی و دوتایی کلی می خندین .
منم همیشه تو رویاهام یه دختر داشتم و از یه جایی اسمشم شد باران.
الان خداروشکر اومده و اسمشم بارانه.
تو هم یه دختر نازو باهوش وخانم مثل خودت میاری .واگه اسمشو بذاری بهار من کلی حال می کنم .چون هم اسم من می شه.
وای پاپلی جونم
منم چند سالی هست تو ذهنم یه دختر دارم که خیلی پرحرف " متلک بنداز"نکته سنج و شدیدا اجتماعی هست که با اون و خواهرم کلی داستانهای باحال داریم اسمشم سرونازه
چه دخترررررری هم
عزیزم
من هم مثل خودت یه بار جدا شدم الان ازدواج کردم و یه پسر دارم.
با شوهرم که قبلا ازدواج نکرده بود و از خودم هم یه سال کوچکتر بود
اینا رو گفتم که بدونی برای تو هم بزودی پیش میاد
ولی یه توصیه دارم برات، من اگه جای تو بودم از ایران میرفتم
من خیلی از دوستام که اینجا ازدواج کردن مخصوصا با خارجیا راضین، ازدواج مجدد کردن
من آلمان زندگی میکنم، اگه کمکی یا اطلاعاتی میخوای حتما بهم بگو
ولی شک نکن که اینجا خیلی بهتره
من خودم اگه به خاطر طلاقم نبود هیچ وقت!!!! نمیومدم! ولی الان خوشحالم که اینجام.
میبوسمت
بله
خودم هم زیاد میشه که به رفتن فکر کنم
دور شدن از مرزهایی که همسایه ها و آدمای عادیش هر روز جز تجسس تو زندگیت کاری ندارن
اما خوب هیچ وقت جدی بهش فکر نکردم
اگر چه می دونم درست ترین کاره ممکنه