ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آن روز که به دنیا آمدی و رفتی خانه مامان جون اینا برایت یک خرس گنده آوردم که آن موقه ها از خودت گنده تر بود و به روش سزارین مثل خودت از کادو آمد بیرون و اسمش را گذاشتیم سروش
آن گونه های سرخ و آن پوست سفید را خوب یادم هست
و مادرجون که از دست مادر و خاله ات حرص میخورد که چی یاد این بچه می دهید و منتظر بود تا بزرگ شوی و دست از پا خطا کنی تا پوست جفتشان را بکند
ماده ماد ماد . . . این یک قسمت از شعر اختصاصی خودت بود که مادرت ساخته بود و من عاشق اجرا کردنش بودم و از یادآوریش هم لبخندم می گیرد و وقتی مادر و خاله ات می افتادند رویت و با دست ها و پاهایت شعر اختصاصی ات را با روش خودشان اجرا می کردند دلم غنج میزد!
این روز ها که آهنگ های اختصاصی مهشی خانوم ها توسط مادرش اجرا می رود یاد آهنگ های تو می افتم که بعد از طوفان های بلا از ترس و کدورت دیگر هیچ وقت اجرا نشد
کارت تولدت را من طراحی کردم
آن کله ی کچل و آن چشم های باز که باعث افتخار مادرت بود که مردم نگن بچه هنوز چشماشو باز نکرده
میدانستی تو بهترین دوست منی؟ صاف ترین و شیرین ترین
تو مهربان ترین بچه ای هستی که تا حالا دیده ام
البته اگر بعضی وقت ها برایت قصه نمیگویم و یا با هم بازی نمیکنم و کارتن نمی بینیم به خاطر بدجنسی نیست به خاطر حجم کارهایی است که ریخته سرم و هی نمیگذارد با هم برویم تو اطاقت و من برایت از خودم قصه ببافم و وقتی خوابم برد تو باز هم تقاضی قصه ی تازه کنی
قصه ی فرانک و آدم فضایی ها و پسرکی که از تخم مرغ شانسی در آمد و . . .
شیرینی لبخند تو قلبم را به لرزه در می آورد
و ادراک شیرین و ژرفناکت که باورنکردنی و جادویی است
آنقدری که می شود از همه چیز و همه دردهای دنیا برایت گفت و اگر هیچ کجایش را نفهمی سکوت میکنی و اخرش سعی میکنی دلداری ام بدهی یا مهربانی ات را به سویم روانه کنی
وقتی روی سن آمفی تئاتر داشتی به فرانسه آواز می خواندی و من برایت دست تکان دادم و تو همانجا برایم لبخند زدی و دست تکان دادی من احساس فخر کردم
حس کردم تو مال من هم هستی
وقتی ذهینت خلاق و قشنگت را می بینم که چقدر بی سد و مرز فکر میکنی احساس فخر میکنم
وقتی برای مادرت با آب گرم شیر روشویی رختشورخانه دم نوش گیاهی درست میکنی احساس فخر میکنم
وقتی با دراژه سوپ درست میکنی و برایمان می آوری
وقتی کاغذهای جلوی تلویزون را جمع میکنی
وقتی با هم از مادرت حرف می زنیم و تو بهانه می آوری برای شیطنت
دیروز بیست و ششم اسفند ماه بود و حالا شش سال است که تو پاهای کوچکت را گذاشتی در دنیا و صدای خنده ات شد دلنوازترین موسیقی ها که وقتی نواخته میشود از انتهای شادی، لبخند می زنم
پسرکوچولوی شیرینم
ممنون برای بودنت
برای نقاشی هایت
برای نامه ها
برای برچسب ها
و برای خنده هایت
تولد مبارک اژدها کوچولوی شیرینم . . .
پ.ن:
پر کار شدی پروانه خانوم این روزا. تند تند پس هوا میکنی برامونا. ما هم که هوای عید تو سرمون، از خدا خواسته. تولدش هم مبارک.
:))))
تازه تصمیم دارم حالا ک وقت دارم یه پست دیگه هم بنویسممم
پروانه...
تو می نویسی پروانه . . .
من می خوانم درد
میخوانم دل تنگی
میخوام . . .
ای جااااااااااااااااااااااااااان.تولدش مبارک.راستی انقدر مهربونه؟؟چه خوب...
مثله همه بچه ها مهربونه
من خیلی مهربونی هاشو نوشتم
شیطونی هم زیاد داره پسرک
امیدوارم خدا به خودت هم یه پسر مثل پسرک لاله بده.
واییییی
میدونستی می خواستم تیتر این پستو بزنم همه سهم من از دنیا؟
یعنی فکر شو بکن که چقدر ارزومندم برای دعایی ک در حقم کردی
عزیزمی
منم امیداروم امسال به همه اروزهات برسی غریبه نازنین
پروانه پر پری خانم ،سالی که داره میره تموم بشه منو خوشحال کردی با رنگها ونقشهایت منو همراه کردی با نکته ها ومنو تو صفحه ات راه دادی مرسی.
انشاالله سالی که میاد اسبی که توراهه توی کالسکه ای که همراه خودش داره برایت یک عالمه رنگ ونور بیاره یک عالمه خوشی وخیر وشما سلامت وسعادتمند سوارش بشی وبتازونی تو دشت خوشحالی ها.نقشها بسازی ورنگها بپاشی.خوش باشی.عیدت مبارک بهارنو خوش.
عیدت مبارک عزیزممممم
پروانه جان امید که سال نو سال تحقق همه آرزوهای والایت باشد .
لحظه لحظه هایت قرین آرامش ، امنیت و رضایت .
ممنون عزیززززکم
برای تو هم سال خوبی داشته باشه
پروانه عزیز عیدت مبارک سال جدید واست پر از خنده و مهربونی و شادی و پول باشه
مرسی سمیه جان
شما هم سال خوبی داشته باشید
امیدوارم خدادوتاپسرک سالم وصالح، شیرین ومهربون وباهوش وخوش تیپ و...(جای خالی رابه دلخواه پرکن) بهت بده،حالشوببری
مرسی مهناز جون
فعلا که با خوندن کامنت تو حسابی حالم جا اومدددد