پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

قبل تر اسم وبلاگم مارگزیده بود و قبل ترش فولان و بهمان و اینا . . . اره من همون پروانه هستم

کارمند شده ام انگار . . .

 

مدت زمان زیادی از وقتی که خواستم همه را درک کنم گذشته است 

از روزی که خواستم همه را با هر مختصات و مشخصاتی قبول کنم و باور کنم و راضی نگه دارم، طوری باشم که هیچ گیر کوفتی ای نشود که شدنی بشود 

یک بلاگر رام مثل بره

آن چونان که رای صادر کند و صور عام به کار ببرد  

آسته برود و آسته بیایید که مورد اصابت شاخ های آخته ی جماعتی که آماده ی دریدنت هستند و تنها دلیل برای توجیح بودنشان تفاوت است ولاغیر و همین تفاوت آنقدر هست که هیچ وقت از خود خوردم ننویسم 

خودی را بنویسم که شاخش نزنند 

مشکل است یا مزیت هر چه هست این تفاوت، اینقدر هم فاحش، باعث این ناهمواری ها می شود و آدم را سمباده میزند و ناهمواری هایش را فرو میکنند تو حلقش و هی صاف تر می شوی و هی بیشتر تو حلقت همه چیز جمع می شود و یک روز می بینی که هر چه هست در حدقه ی چشم هایت مانده و بغض شده در حلقومت جا خشک کرده 

میبینی یک روز از سر درد نزاییدن و نگفتن و خفقان یک پنجره ای را که باز کرده ای که بنالی!!! اما حالا دیگر جرعت همان نوشتن و نالیدن خودت را هم نداری و هر چیزی را که می خواهی بنویسی فکر هزار و یک عاقبت و جر و بحث و موج توهین و افترا و خشم و دست آخرش هم فیلتراسیون میشوی و انگار نه انگار 

آرشیو چندین و چند ساله ات به طرفه العینی دود میشود می رود هوا 

بعد کلی وقت هاست که دلت بگیرد و دلتنگ شوی برای خیلی هایشان 

دیروز داشتم یکی شان را دوره میکردم و هی تکه هایش را کنار هم می گذاشتم اما باز همه اش یادم نیامد

از قضا یکی از همان پست هایی بود که بی حساب برایش فحش خوردم. دو تا جمله ی اولش یادم آمد  

«حساب ما را جدا بگذارید!

حساب دولت را با ملت 

حساب ملت را مردم   . . . » 

بعد از خودم بدم می آید. شده ام شیر بی یال و دم و اشکم 

نگاه میکنم می بینم نیستم 

دیگر خبری از من نیست و شده یک سری یواش نوشت که خیلی هم یواش است که نکند کسی تشخیص بدهد این همه عصبیت و عناد و ناراحتی از برای چیست 

و من دلم نمیخواهد برای هیچ کس توضیح بدهم که ادم که از خوشی هایش نمی نویسد 

خوشی که نوشتن نداره بنده ی خدا 

وقت خوشی را باید گذراند باید رفت حالش را برد 

وقت کز کردن است که می آیی تا دردت را بزایی! می آیی تا درد بکشی و رنج را مانند یک جرثومه ی سیاه و ملعون روی زمین بگذاری تا فارغ شوی از این رنج

آن وقت من را قیچی کرده اند، گوشه های تیزم را بریده اند و برای اینکه تصادف نشود برای اینکه جاز و جنجال نشود شده ام یک توپ گرد

یک کارمند کوچولوی رام که همه را راضی نگه می دارد

که همه را درک میکند

که همه را می پذیرد

که همه  قانون ها را می تابد

که خودش را سکوت میکند

خودش را مدت هاست سکوت کرده

 . . . .


نظرات 12 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:39

خوبه که دختره خوبی شدی .... ما هم دیگه کاری به کارت نداریم ... مثل دفعه قبل بچه بازی در نیاری شوهرمون بدی

یعنی شما هر روز وبلاگ بنده رو چک می فرمایید؟
این همه سایت
این همه چرند نوشت
چرا من این همه براتون جالبم آخه

مخمور یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 http://masti0mastoori.blogfa.com

عصیانگری هایت را نپوشان
به قول صادق هدایت انسان پایدارتر از کوه نیست وقتی گدازه ها از حد معمول تجاوز کرد طاقت نمی آورد آتشفشان می کند .
و من که این راه را رفته ام می دانم خرابیهای چنین آتشفشانهایی چیست
همه از من می خواهند آرام باشم . سکوت کنم اعتراض نکنم به این همه ....
بنویس پروانه خداقا در این جا بریز بیرون این گدازه ها رو

صافمون کردن رفت مخمور جان . . .

مامان مترجم یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:28 http://mirzamotarjem.blogfa.com

هعی............................

با ترجمه به کجاها رسیدی دوستم؟

ریس یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:30 http://rys0.blogspot.com

سلام پری. دلم برات تنگ شده بود. از فیدلی می خونمت. اما این بار خیلی وصف الحال بود اومد بگم منم مث تو شدم:
بعد از خودم بدم می آید. شده ام شیر بی یال و دم و اشکم
نگاه میکنم می بینم نیستم
دیگر خبری از من نیست و شده یک سری یواش نوشت که خیلی هم یواش است که نکند کسی تشخیص بدهد این همه عصبیت و عناد و ناراحتی از برای چیست ....
و باقی....
همش. روزگار منم همین شده آبجی.

روزگارت شیرین نازینین

نانازی بانو یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:44 http://nabat.blogfa.com


اون آقا امیر کیه؟!!! با رفیقمون چیکار داره؟!!!
پروانه سخت نگیر عزیزم.
می دونی اینجا دنیای مجازی هاست. نباید دیده می شدی توی دنیای واقعی!! اینجا وقتی مجازی باشی می تونی فریاد بزنی از هر چی بگی ولی وقتی دیده شده باشی دیگه ممنوعیت هست محدودیت هست. خجالت و کم رویی هست و ...

گویا یه فیلترچیه با معرفته که تا حالا چندتا پست اینجارم فیلتر کرده که من نابود نشم دوباره

مها یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:03

نوشته هاتون رو خیلی دوست دارم و براتون از ته دلم آرزو میکنم که همیشه شاد باشید و در دلتون احساس آرامش کنید چون واقعا میدونم که چی میگید و منظورتون چیه

ممنون مها جون

نگار یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 16:05

پروانه جون سلام
خانومی پیغام های من بهتون رسیده یا نه ؟

سلام
من اونجا هم نوشتم
برام شماره بزار بهت مسیج بدم

نگار یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 17:53 http://eshghekaghazi.blogfa.com

کاش اینجام مثل فیسبوک بلاک داشت

هویت ها رو بود

پسرک یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 18:40

جالبه
فیلتر چی براتون نظر میزاره

جر راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت

چیزایی ننویسید که فیلتر بشید
بزارید بقیه بنویسن و بقیه فیلتر بشن .....
وبلاگی که درد نمیکنه دستمال نمیبندن!
والا

آلبالو یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 23:13

آخ که منم خیلی دلم میخواست قبلنا میخوندمت ، قبل از بریدن گوشه های تیزت
ولی تو هر جوری بنویسی ما میگیریم

قربونت برم البالوی عزیزم
هسته ی چطوره؟

صحرا دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:37 http://like-no-one.blogsky.com/

سلام. می دونی چیه نوشتن تا نوشتن فرق داره. گاهی از دلتنگی نوشتن می شه چس ناله و گاهی حتی چس ناله هم که بنویسی سبکت می کنه . امواج متلاطم درونت رو آروم میکنه و سکویی می شه برای اینکه بتونی پرتاب بشی به پله های بالاتر.
نوشتن از دلتنگی همیشه بد نیست اما سخته ! جدای از ترس از قضاوت و این حرف ها یه خطره برای خودت . اینکه باید همیشه حواست جمع باشه که حالت دوم اتفاق بیفته و خدایی نکرده باعث نشه که تو بیشتر فرو بری توی دلتنگی هات.من همیشه می خونمت. ر

مرسی صحرای عزیزم
پیغامتم خوندم
خیلی خیلی خوشحالم که دوباره مینویسی دوست جونم
همیشه موفق و پیروز باشی

فاطمه دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:53 http://arezohayesepidam.persianblog.ir/

وقت خوشی را باید گذراند باید رفت حالش را برد

وقت کز کردن است که می آیی تا دردت را بزایی! می آیی تا درد بکشی و رنج را مانند یک جرثومه ی سیاه و ملعون روی زمین بگذاری تا فارغ شوی از این رنج

.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد