ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
کاغد های باطله ای که یک رویشان سفید مانده را جمع میکنم و نگهشان می دارم برای چک پرینت یا میدهم شان به کسی که استفاده کند و دور ریز نباشند این شکلی حس می کنم تنه ی پیر چنار دوهزار ساله ای را نوازش می کنم که اره را روی گردنش گذاشته اند و هیچ حواسشان نیست چندین و چند سال دارد و چقدر نازک دل و مهربان است
هر بار که میروم دستشویی حواسم هست از یک تکه بیشتر دستمال کاغذی برای خشک کردن دست هایم استفاده نکنم
این شکلی حس میکنم در جنبش عدم قطع درختان عضویت فعال دارم
پلاستیک های فریزری که صبح ها درونشان ظرف غذا، لقمه ی نان و پنیر و گاهاً میوه میگذارم را دور نمی اندازم و تا می کنم و لای جیب کیفم نگهداری می کنم تا حداقل دو بار مصرفشان کنم
این طوری حس می کنم دشت وسیع زباله ای که پر است از کیسه های پلاستیکی کمی کمپشت تر میشود و شاید راه نفس زمین کمتی بازتر شود
کیسه های خرید میوه و سوپرمارکت و یا شاپینگ بگ های تبلیغتاتی را دور نمیریزم و ریز کابینت آشپزخانه نگهشان میدارم و برای دور ریختن زباله ها از کیسه های جدیدی با عنوان کیسه ی زباله استفاده نمی کنم
این شکلی حس می کنم زمین شاید به اندازه یک ثانیه بیشتر زنده و سالم بماند
لبه های چقر و سفت نان لواش را برای پرنده ها ریز ریز می کنم و ته مانده ی نهار را به جای اینکه بخورم که تمام شود به خورده نان ها اضافه میکنم .
این شکلی حس می کنم ادم ترم
می دونی من نمی تونم فقط بشینم و تماشا کنم، این شکلی حس می کنم بدم، بی خاصیتم بی فایده ام . . . گاهی هیچ کاری از دستم بر نمیاد، نه می تونم دست کنم تو جیبم و خرج کنم نه می تونم کسی رو شاد کنم نه می تونم اتفاق درست کنم و نه حتا می تونم خوب باشم، این جور وقتا که میرم تو غار خودم و حتی جامو میدم تا دیگرانی که مایل هستند سرجام بشینن و با همین کارای کوچولوی بالا که نوشتم حالم بهتر میشه
با سلام
من یک کارشناس محیط زیست هستم و سالهاست که در این زمینه فعالیت میکنم و علاوه بر کار اجرایی به امر تدریس در دانشگاه و امور غلمی و پژوهشی میپردازم، این نگرشی که شما توی این پست بهش اشاره کردید یکی از اصول بسیار مترقی و متعالی هست که اگر همه انسانها بتونن به اندازه ای هر چند ناچیز توی این موارد تفکر کنن و اجرا بکنن قطعاً خیلی از مسائل و مشکلات ما هم روی این کره حاکی نمیگم حل میشه ولی کمتر میشه. قبلا هم برای شما پیام گذاشتم، متونی که مینویسید برای من خیلی جذاب هست و به نظر من یک مایه نویسندگی در وجود شما هست که احتمالا ریشه اون هم در مطالعه زیاد هست . شاید هم یه استعداد ذاتی. زیاد وقتتونو نمیگیرم و براتون آرزوی توفیق دارم. همه کارهایی که اشاره کردید قطعا باعث میشه تا هم زمین رو حفظ کنیم و هم اینکه خودمن احساس رضایت بیشتری از خودمون داشته باشیم
با احترام
ممنون بایت توجه تون
:)
منم همین کارها رو می کنم. دو ساله که ازدواج کردم و تا حالا حتی ۱۰ تا کیسه زباله هم استفاده نکردم. به زور به همه همکارام می گم که از کاغذ های یک رو برای چک پرینت ها استفاده کنن. شاید مرهمی باشد.... بماند که خیلی ها مسخرم می کنن و بهم با نگاهاشون می گن گداصفت.
ادامه بدید دوست عزیزم
خوشحالم که اینطور فکر و عمل می کنی پری جون. کاش به تعداد انگشت های دست، در هر منطقه آدمایی با فکر تو داشتیم. چهره شهر عوض می شد
:)
به امید اون روز
تو شرکت ما خیلی به فکر درخت ها نیستند اما من هم تا جای ممکن سعی می کنم از روش های مصرف کمتر کاغذ استفاده کنم
مثلا تو دستگاه فکس (شب تا صبح هم روشن میگذارندش) از همین کاغذهای یک رو سفید میگذارم که تبلیغات شرکت های مختلف رو برگه سفید چاپ نشه یا روزها فکس رو به سیستمم وصل می کنم که همون یک رو سفیدها هم زیادمصرف نشه و....
کاش همه با هم به فکر زمین و طبیعت بودیم
آفرین به شما
دقیقا من هم مثل تو دوست عزیزم عمل میکنم شاید شاید یه کمی به طبیعت مهربان کمک کرده باشم
:)
چه تفاهمییییییییی
منم دقیقا تمام این کارارو میکنم
:)
خوبه
عزیزم همین کارای قشنگ وبه ظاهر کوچیک پشتش چیزیه که خیلیا ندارن..کی حواسش به زمین و درخت و سهم پرنده ها هست آخه... خیلی نازنینی حتما..مث نوشته هات..
ممنون عزیزم
پرنیان من!!
جان دلم
منم همه این کارایی که گفتی میکنم پرنیان. جوجه های پشت پنجره ما به جز برنج و خورده نون سهیه ارزن هم دارند... اینقدر سر خوردنشون باهم دعوا میکنند که وقتی به تماشا میشینی ساعتها سرگرمت میکنه.
ای کاش همه میتونستند اینجوری فکر کنند....
جوجوهای ما هم دعواشونه همه اش
مادرشوهرم چندین ساله از روی تنبلی هر روز سه نوبت سفره یک بار مصرف میندازه...به بقیه هم توصیه میکنه همیشه!دلم خیلی میسوزه...
یک بار همین حرفا رو بهشون گفتم آدمهای همه لیسانس به بالا خندیدن به حرفم
دلخوشیهای کوچیک اما قشنگی داری!
مادرشوهرت به روح اعتقاد داره؟؟؟؟
؛)
این پستت بسیار بسیار برای من دلنشین بود و خوشحالم که در کنار آدم های بی خیال و بی توجه، هستند چون تو که به تنفس زمین و عمر درخت با همین کارهای ریز و ساده بیفزایند! ;)
به امید اون روززززززز
خوب بودن دنیای اطرافمون از خودمون شروع میشه!
دقیقا همین طوره
همین کارهاته که انقدر دوست داشتنیت کرده
مهربانیت مستدام
ای جان
بسیاررر کار خوبی میکنی مارگزیده جان
مورد اول من کاغذ رو برای مومک هم استفاده میکنم و خیلی جواب میده.
موردهای بدی همین کارای تو رو انجام میدم
زنده باشید:)
چه کارای بهتری هستند اینا از اون کارایی که می خوان جای شما بشینن و انجام بدن !!!!
:)
هیچ وقت به اینکارااینطوری نگاه نمیکردم چشمامو بازکردی که بهانه های کوچک خوشحالی را جدی ترببینم وعمل کنم.مرسی
کوچولو و بی اهمیت . . . اما اگه دبده بشن!!!!
بسیار کار زیبایی می کنید که شاید ارزش آن از کمکهای دیگه ای که مهم می دونیم،بالاتر باشه
اوهوم
:)
گاهی بعضی فکرا و عادتا چقدر شبیه همه.
:)
سعی نکن " متفاوت " باشی
فقط " خوب " باش !!!
این روزها " خوب " بودن به اندازه ی کافی " متفاوت " است.
بسیار بسیار هم به جا و درست
:))))
سلام مارگزیده جان.عزیزم همسرم همیشه درمورد اسراف نکردن دستمال کاغذی به من تذکر میداد.ولی من گوش نمیکردم و میگفتم حوصلهم سرمیره انقدر دقیق باشم.اما از دیروز یا پریروز که مطلبت رو خوندم خیلی مواظبم که تنه یه چنا کهنسال رو نوازش کنم.حس خوبی برام داره.ممنون
چه خوب
:)))))
موفق باشی کاش همه مااینکارهای به نظرکوچیک ولی چه بسابزرگ رایادمان باشد انجام دهیم که نتیجه خوبی هم می بینیم
:)
سلام عزیزم
خوبی عشقم
چقدر این روزها دلم برای خودم تنگ شده
و بسیار برای تو
به من هم سری بزن خوشحالم می کنی آپم
همیشه بهت سر می زنم عزیزم
:)
سلام...
این کارهای که شما می کنید خیلی خوبه ومن رسما به خاط این عمل خوب شما از تون تشکر می کنم.
:)
وووای خدا چقد مث خودمی. اصن انگار این پست رو من نوشته ام
سلام. ممنون بابت این متن زیبا. با اجازتون توى یه صفحه حمایت از محیط زیست تو فیس.بوک متنتونو نوشتم البته با ذکر منبع.
زنده باشید