پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!

طلسم

 وقتی جام ها را بالا می برند و به سلامتی به هم می زنند، باید اتفاق دیگری هم بیفتد که تماس چشم (eye contant) است. ینی با تماس جام ها باید چشم ها هم در تماس با هم قرار بگیرند تا طلسم نوشیدن به سلامتی محقق شود.

می خواستم بگویم دوستی ها هم همین شکلی است. غیر از دستی که به مهربانی می فشاری و آغوشی که به گرمی دوستی را مهمانش می کنی باید تماس دلی هم اتفاق بیفتد! والا طلسم باطل است و کار نمی کند . . .

نظرات 2 + ارسال نظر
وحید سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 01:09

عالی بود دختر
پیش آ پیش تولدتان مبارک

ممنونم

بشارت چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 10:10

با توجه به پست جدیدتان سفر به اشتیاق شاید این داستانک برای شما جالب باشه..


داستان پیرمرد و جوان نادان
2-3 minutes
سه‌شنبه 14 فروردین 1397 ساعت 12:18

روزی روزگاری در شهری بزرگ جوانی زندگی میکرد. بسیار پرانرژی بود و اشتهای خوبی داشت. همیشه در حال کار کردن و زحمت کشیدن بود، سر ماه که میشد تمام حقوقشو برمیداشت میداد به پیرمرد و خودش فقط کار میکرد و کار. پیرمرد قصه ی ما پول رو برمیداشت میرفت مسافرت، ولی بهش خوش نمیگذشت جسمش فرتوت و روحش خسته شده بود از اتفاقات ناگوار، بیماری های خودش و عزیزانش و دیدن مرگ عزیزترین نزدیکانش. پیرمرد با پول های مرد جوان هفته ای دو روز با عشقش میرفت مسافرت و رستوران اما شاد نبود، دندان مصنوعی داشت و معده ای پیر و داغون و ذهنی خسته. حتی بوسیدن عشقش دیگر برایش لذتی نداشت، آخرین بار که عشقش رو بوسیده بود (مدل فرانسوی!) دندان مصنوعی اش لغزیده و در دهان عشقش افتاده بود هر دو خجالت زده شده بودند. پیرمرد تابوت میخواست ولی مرد جوان یه حساب بلندمدت برای پیرمرد در بانک باز کرد و انتهای هر ماه هرچه پول در می آورد به حساب پیرمرد میریخت تا خانه ای بخرد و ویلایی مجلل در شمال. مرد پیر خانه ای خرید و ویلایی و خودرویی گران قیمت. چند روز بعد پیرمرد مُرد. خانه، ویلا و خودروی لوکس پیرمرد بین فرزندان تقسیم شد. و حاصل دسترنج و عمر جوان پرانرژی داستان ما هیچ سودی و هیچ لذتی برای پیرمرد فرتوت نداشت. پیرمرد قصه ی ما سال های پیری همان جوان نادان بود!

خیلی کلی اشاره شده در این داستانک
ممنون ک نوشتید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد