پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!

عبور از دیوار ها


اول از همه بگویم همیشه در دنیای هنر احساسات منفی  نسبت به هنرمندانی که خوب پول می آورند و شهرت زیاد دارند وجود داشته و دارد.

عنوان پست که نام کتابی با موضوع بیوگرافی از خانم مارینا آبرامویچ (هنرمکند اجرا - پرفورمنس آرت ) است به عبور از سد های گوناگونی اشاره دارد که خیلی هایشان مانند هفت خان رستم بوده اند و خانم آبرامویچ باید برای گذشتن از آن ها با دیو سفید وارد جگ می شده.

بیایید اما بررسی کنیم چه چیزی مایه ی ایجاد این حس از غرابت و نزدیکی با شخص نویسنده ی هنرمند کتاب می شود؟

او زنی ست که در بستر ناامنی از خانواده رشد کره و سخت گیری های فراوان خانواده و بالاخص مادرش تاثیر به سزایی در روان او گذاشته است. 

مارینا پرشور و پر انرژی و ملهتب است اما الگوی خانواده از وی یک زن کلاسیک و مورد پذیرش با چهارچوب های جامعه می طلبد.

مارینا ناهنجار و بی قاعده است اما مادرش با نهایت روشن فکری ای که به خرج داده رشته هنر را برایش انتخاب کرده و دیگر با سرکشی های روح نا آرام دختر کنار نمی آید

مارینا یاغی است . او با شدید ترین و دردناک ترین راه هایی که میداند تن خویش را شکنجه می دهد و این راه او برای بیان شخصی خویش است

حجمی از سرکوب و نادیده انگاشته شدن را به اغراق آمیز ترین راه ممکن در چشم مخاطب خود فرو میکند.

در اجرای لب های توماس که به گمانم یکی از مازوخیستی ترین اجراهای هنرمند است بعد از نوشیدن یک لیتر شراب و خوردن یک کیلو عسل به شلاق زدن خویش می پردازد و پس از آن روی شکم خود ستاره ی پنج پر که نماد مادر و نظام کومونیستی است را روی شکم خود با چاقو می برد

یک جایی از مطالعات یونگی خواندم بسیاری از ما در بزنگاه ها دقیقا مطابق رفتار والد خویش رفتار خواهیم نمود و به تعبیری ستاره ای که با خون و درد روی شکم مارینا ترسیم شده همان ستاره ی مشور روی لباس ها و مدال ها و پرچم مادر است و اینک روی تن هنرمند ادامه یافته است.

مارینا زن بسیار شجوع و جسوری بوده است اما به گمانم تله هایی که خود بر سر راه خویش می گذاشته بسیار خسته و فرسوده اش می کرد ند

در جای جای کتاب رابطه ی مخدوش خانم آبرامویچ با مادرش به چشم می خورد و به صورتی است که انگار زخمی همواره باز و در حال خون ریزی است و عجیب اینکه خود شخص هنرمند نیز با خود همین رویه را ادامه می د هد.

او تصمیم نمی گیرد که خود را دوست بدارد و تن خود را عزیز و نفس خود را گرامی بدارد و به گمان نویسنده ی این یاداشت در راستای شکنجه ای بی پایان رویه اش را ادامه میدهد و هیچ گاه سپر خود را زمین نمی گذارد.

او جنگجو است و مبارز بودن و به تعبیر خودش بچه پارتیزان بود برایش آنقدر نقاب ارزشمندی است که هیچ گاه در رویارویی های مختلف با شرایط  موقعیت های مختلف آن را زمین ننهاد

تاب و تحمل شرایط سخت و گشنده و طاقت فرسا برای ساعت طولانی و هفته های متمادی و چندین ماه آن چیزی است که او نقطه ی تمایز خویش با دیگر هنرمندان اجرا معرفی کرده است و بعد از این برداشت سوالی در ذهنم شکل می گیرد که آیا نکته ی تاکید و قوت دیگری برای بسط و معرفی خویش نداشت؟

مارینا آبرامویچ هم اکنون هفتاد و سه سال سن دارد و در کاری های اخیرش با استفاده از تکنولوژی vr  (ویرچوآل ریالیتی) اجرای جدید برگزار می کند که در آن نقطه ی تاکید دیگری وجچود دارد که به گمان من بیشتر از پشت کار استثنایی اش مورد مقبولیت قرار می گیرد و آن تماس با آدم هاست.

حداقل در اجراهای اخیر این طور بوده است و مردم در صف های طولانی شرکت کرده اند تا مدتی را در چشم های او بنگرند و اشک بریزند

هدف از نگاشتن یادداشت حاضر یادآوری نکته ای به خودم بود

شاید چیزی که گمان می کنی برگ برنده باشد همان خار چشم است . . .



لینک خرید کتاب:

+

امداد


آیا در بین شما و یا آشناها و دوست هاتون کسی هست مطالعه زنان داشته باشه و فمینیسم باشه و اطلاعات خوبی داشته باشه و بخواد که در یک کار هنر و فرهنگی به من کمک کنه؟

آیا کسی هست که بدون خشنودی جنسی و بدون رضایت مورد تعرض قرار گرفته باشه؟ 

آیا کسی هست که نه گفته اما نه ش شنیده نشده باشه؟

آیا کسی هست که فکر می کرده مخالفت کرده برای روابط جنسی اما نه ش زیادی محکم نبوده؟

آیا شعر فارسی و ناز معشوق  برای کسی خاطره ای رو تدایی نمی کنه؟


برای نوشتن پروپوزالی  هرچند مفصل تر و هرچند همراه با کیس استادی نیاز به همراهی شما دارم. اگه تو هر کدوم از اینا چیزی برای گفتن دارین لطفا برام بنویسیدش 


تعویق

نمایشگاه را انداختم آذر ماه.