پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!
پاپیون  به معنی  پروانه

پاپیون به معنی پروانه

پاپیون به فرانسه (le papillon)، به معنی پروانه است و فرانسه مهد هنر و اندیشه و من عاشق این هر دو هستم!

از تعلملات من و موسیقی


1- انگار موسیقی از روح آدم وارد میشود

روح آدم ها از نگاه من چشم دارد و بعد از اینکه این اواخر دندان پزشک دندان هفتم را روت کانال کرد فهمیدم روح باید دندان هم داشته باشد که وقتی مته ی دندان پزشکی تو دهانت میچرخد دردش تا اعماق سال های تولدت هم پیش می رود!

خوب حالا در مختصات این روح چیزهایی هست که راه ورود پیدا میکنند 

آن وقت هایی که قلب آدم فشرده یا شاد میشود در روح باز میشود

تازگی ها کشف کرده ام که وقتی که موسیقی هم دری به روح دارد و تاثیر مستقیمی روی روان آدم دارد

اگر کل روز را به موسیقی خوب گوش بدهم حالم فرقی نمیکمد و با چندتایی اش شور میگیرم و می خوانم و سرپا می ایستم و به وجد می آیم و چندتایی اش را رد میکنم

اما اگر یک ساعت موسیقی ای که دقیقا آهنگ های روز و گاهی خوب است پخش میشود دقیقا به حالی مبتلا میشم که فقط برای وصفش گفت که داغون میشم

کج خلق میشم و اگر مستقیم شیرجه نروم تو فاز دپ یک ناهمواری ای میگیرم


2-بعضی آهنگ ها، ترک ها ، تصنیف ها و حتا آلبوم ها ادم را جلا می دهند. انگار جوهر نمک باشند و لایه برداری میکنند و آدم را صاف را سیقلی میکنند

بعضی ها اما بغض می شوند و راه گلویت را میگیرند

یا شاید هم همان جرمی هستند که می نشیند و با جرم گیر بسابیش تا به سطح پاک سابق دست پیدا کنی!

بعض نواها خوش ترکیبند، وقتی داری خط می کشی و گوش میکنی خط هایت نرم تر و زیباتر از همیشه آب در می آیند.


3- یک قانونی وجود دارد که آهنگ شاد گوش میکنی و شنگول میشی و آهنگ دپ گوش کنی و آویزون بشی! اما این قانون آنقدر ها هم صادق نیست، مثلا یکی از بهترین ترک های گروه چارتار،  باران است که رنگی نیست ولی وقتی آهنگ را میشنوی یک کیف زیر پوستی و خوشایندی در  جانت می دود بی اینکه ردی از بغض و جرم و کدورت در جانت بماند


4-حرف اول و اخر را شعر میزند

در عجبم از آهنگ هایی که وارد بازار میشوند و کلی هم انتظار داری خوب باشد اما هر چقدر سر و تهش را میجوری و میگردی یک انسجام و معنی حتا افسارگسیخته لایش پیدا نمی کنی

راستی چرا ما ترانه سرا کم داریم؟

گاهی وقت ها بعضی پست های وبلاگ های مینیمال را که می خوانم حس میکنم چقدر مفهوم لای یک خط نصفه پنهان کرده نویسنده اون وقت انقدر دلم می خواست با همین محور و مفاهیم ترانه ای سروده شود که با ملودی آهنگ بشود یک خاطره ی ماندگار! این اتفاق n بار برایم افتاده و هر بار می گویم کاش می شد! کاش می کرد!


5- پارسال ها که کتاب شعر یکی از همین ترانه سراهای معروف را که اکثر شعرهای بنیامین را می سراید برایش طراحی کردم و بر خلاف اینکه فکر میکردم یک سرنا به سامان و یک زندگی پرشور و یک زندگی عشقی دارد یک زندگی روتین و خیلی عادی دارد بعد از آن وقت به بعد هی فکر میکردم این آدم اگر با این درک شعری در فولان موقعیت بود یا جای بهمان کس بود چه شاهکارهایی که نمی زد


6- کاملا در جریان هستم که تمامی موارد فوق به صورت علمی و مستدل و فولان و فولان ثبت و موجود هست اما دلیل نمیشود که من تجریبات خودم را ننویسم !


7- اینجا به وضوح اعلام میکنم من هیچ سوار موسیقی ای ندارم و همه آنچه که نوشتم نتیجه ساعت ها گوش دادن است و بس! چون به شدت عادت دارم موقع کار کردن گوش بدهم و غیر از گوش دادن تنها تجریه ی موسیقیایی که در زندگیم دارم هم این است که خیلی شب ها خواب میبینم که  سنتور میزنم و روی سیم ها پرنده های کوچک نشسته اند و . . .

:)))

اینم یه عیدی  محشر    

+




نظرات 1 + ارسال نظر
مجید سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:56

به به. ما که انتظار عیدی نداشتیم شرمنده میکنید.
دست شما درد نکنه.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد